ملخص الجهاز:
"مرحوم ملک الشعرا نیز قصیدۀ فوق را بهمین خاطر سروده و از(بنی الاصفر)روسها را قصدداشته است-ولی خرکات سپهسالار بزودی بمردم فهمانید که مسئله از چه قرار است،زیرا از؟؟؟صبا و داغ اسبها و تهیۀ آذوقه و غیره بنقره داغ و گندم داغ و سایر نغمات دست زده،و قصیده دومملک الشعرا قصیده حماسی؟؟؟مزبور را بخوبی عذر میخواهد و باشتباه خود اعتراف مینماید،و صلۀ را کهممدوح استفادهچی بمداح حساس داده بود رد کرده و قصیدۀ(برد برد)معروف را بتهران میفرستدکه مطلعی این است: {Sانچه از ملک خراسان این سپهسالار برد!#کافرم گر ز اهل ایمان لشکر تاتار برد!S} *** {Sبارک الله مرحبا اهلا و سهلا خیر مقدم!*#ای فخار آل خاقان،ای سپهسالار اعظم!#ای ز شمشیرت بروز رزم لشگرها مظفر!#از ز تدبیرت بگاه بزم کشورها منظم!#مهتر از کیخسرو و اندر سلطنت شاه مظفر؛#بهتر از طوس بن نوذر چون تو سالار معظم!S}یقول و یقول الی ان یقول: {Sاین همان ملک خراسان است و مرز نیمروزش؛#وز نژاد زال زر مانده بسی سهراب و رستم!#مرد در این ملک میباشد که اندر وقت چالش،#بر دود در چشم پیل و در جهد در کام ضیغم!#مرد در این ملک میباشد که صف آهنین را#روز هیجا بر درد مانندۀ کرباس از هم!S}و یقول الی: {Sمجلس عیش نوگرد جیش باشد،همتی کن،#مجلس عیشی بدشت خاوران آور فراهم!S}(*)این قصیده از قصاید تاریخی است،در اواخر سلطنت مظفر الدین شاه کروبا تکین سردارمعروف روسی فرمانفرمای ترکستان شد،در همان اوان شهرت کرد که مشار الیه با لباس غیر رسمیبخراسان آمده و مراجعت کرده سپس بتجهیزات سترکی در ترکستان شروع و کردار؟؟؟قزاق درانجا تمرکز یافته انگلیسها نیز ازین وقایع بخیال افتاده بودند،در همین مواقع شاهزادۀ اقا وجیه سپهسالارعازم خراسان شده و با اینکه رسمیتی نداشت بسان سوار و سرباز شروع نموده آذوقه از ملائین گرفتهاسبها را داغ کرده و هیاهوئی در خراسان راه انداخت،برخی که از سیاست؟؟؟و شاه ایران وسپهسالار ایران بیخبر بودند تصور میکردند برای جلوگیری از حملات روسها بطرف هندوستان است."