خلاصة:
تعطیلی مجلس شورای ملی(1326ق. )به فرمان محمد علی شاه، آغاز دوره استبداد صغیر بود. این وضع، موجب مخالفت-های گسترده ای در میان مشروطه خواهان شد. از جمله این حرکتهای اعتراضی، قیام مردم جنوب ایران، بویژه بوشهر بود. نکته مهم در این قیام حضور و نقش دو چهره روحانی؛ یعنی آیت الله آخوند خراسانی و سید مرتضی اهرمی است. در این مقاله، بر اساس اسناد منتشر نشده، رهبری سید مرتضی اهرمی و نقش و حمایت آخوند خراسانی در این برهه از جنبش مشروطه خواهی مردم ایران توصیف و تبیین می شود. این بررسی پرتو بیشتری بر عمل و نظر رهبری مذهبی در جریان مشروطه خواهی ایرانیان می افکند و بویژه آگاهیهای نوی از نگرش آخوند خراسانی به عنوان رهبر روحانی مشروطیت ارایه نموده، بر تمایز منطقه ای حرکتهای مشروطه خواهی تاکید می کند.
The closure of the National Assembly (1908/1326) by Mohammad Ali Shah coup is marked as the beginning of a Minor Autarchy (estebdad-e saghir) era in Iran. This made many constitutionalists disillusioned and dissatisfied. One of the protesting movements was the uprising of the Iranians in the south، especially in Bushehr.
Two clerical figures، Ayatollah Akhund Khorasani and Sayyed Morteza Ahrami، were of paramount importance during this movement. This article، based on documentary studies، focuses on the leadership of Ahrami and the role of Khorasani as a supporter of the Iranian constitutional movement. The act and thought of religious leadership in the Iranian constitutional movement is another aspect studied here. It specifically broadens a view of Khorasani's approach as the clerical leader of the constitutional movement and confirms the existence of regional distinctions in the constitutional movements.
ملخص الجهاز:
در این مقاله، بر اساس اسناد منتشر نشده، رهبری سید مرتضی اهرمی و نقش و حمایت آخوند خراسانی در این برهه از جنبش مشروطه خواهی مردم ایران توصیف و تبیین می شود.
بوشهر نیست، بلکه بازتاب حضور آیت الله خراسانی به عنوان یکی از چهرههای بارز رهبری روحانی و شاگرد او، سید مرتضی اهرمی در واقعهای است که در تداوم جنبش بزرگ مشروطهخواهی ایرانیان جای میگیرد.
آخوند خراسانی در مکاتبه با وزیر داخله در موضوع سیدمرتضی اهرمی از وظایف شرعیه یاد میکند(2/ 1329-1327ق:1)، و در نهایت با قاطعیت احمدخان دریابیگی را با این فتوا عزل میکند: «دریابیگی با مفسد مرکز در باد دادن بنادر همدست، خیانتش محقق، عزلش واجب فوری»(3/1329ق:1).
هر چند خیزش بوشهر به دنبال دعوت و فرمان سید عبدالحسین لاری و در راستای خواست مرجعیت دینی نجف انجام شد، اما با ورود مشروطه خواهان به تهران و پایان دوره استبداد محمد علی شاه قاجار، حکومت مشروطه روی خوشی به قهرمان قیام بوشهر نشان نداد و پیش از آن نیز احمد خان دریا بیگی در هماهنگی با برخی سران مشروطیت که در آستانه فتح تهران بودند و تعدادی از علمای نجف زمینه طرد اهرمی را فراهم آورده بود.
از سوی آخوند خراسانی تلگرافی دیگر به شاهزاده فرمانفرما، وزیر داخله مخابره شد و از او میخواهد «در مقام تدارک خسارات و توهینات» به سید مرتضی اقدام نماید و با توجه به نزدیکی ماه رمضان «افاضه فیوضات ]او را[ غنیمت»(16/1329-1327ق: 1) بداند، و در تلگراف به ایالت فارس و حکومت بوشهر، خواهان اقدام ضروری جهت بازگشت سیدمرتضی است.