خلاصة:
با بهره گیری از رهیافت اقتصاد سیاسی بین الملل، این پژوهش به بررسی راهبرد سیاست انرژی روسیه در منطقه اوراسیا با تاکید بر نقش انرژی (نفت وگاز) به عنوان وجه غالب در اقتصاد سیاسی و نیز روابط این کشور با اتحادیه اروپا می پردازد. روندهای موجود، بیانگر آن است که هیئت حاکمه روسیه با تدوین راهبرد بلندمدت این کشور، همواره به دنبال آن بوده اند که روسیه را به عنوان یک امپراتور نفتی و بازیگری که با ارتقای جایگاه خود، قادر به ایفای نقشی ژئوپلیتیک و کلیدی در عرصه انرژی است، مطرح کنند و از منابع انرژی روسیه و نیز انحصار خطوط لوله انتقال انرژی به عنوان ابزاری سیاسی و اقتصادی جهت تامین منافع ژئوپلیتیکی این کشور در منطقه اوراسیا و به ویژه در روابط با اتحادیه اروپا بهره برداری کنند. اما به نظر می رسد، این کشور برای رسیدن به چنین هدفی با موانعی اساسی و از جمله حضور قدرت های نافذ فرامنطقه ای همچون چین، امریکا و اتحادیه اروپا مواجه باشد؛ امری که در این پژوهش، قصد تبیین آن را داریم
ملخص الجهاز:
"این کشور به عنوان بزرگترین تولیدکننده گاز و دومین تولیدکننده نفت در جهان،با درک الزامات ساختار نوین اقتصاد سیاسی بینالملل پس از جنگ سرد و با درک این مطلب که اقتصادهای بزرگ صنعتی جهان و از جمله امریکای شمالی،اتحادیه اروپا،چین و ژاپن،بسیار به منابع انرژی روسیه و دریای خزر1وابسته هستند،با چرخش تدریجی از ایدئولوژی به ژئواکونومیک، ضمن آنکه تلاش کرده تا با بهرهگیری از«وجه غالب»در اقتصاد سیاسی این کشور که همان ذخایر بسیار سرشار انرژی هیدروکربنی و نیز سلطه بر شاهراههای خطوط انتقال انرژی است،نقش یک امپراتور نفتی را که قادر است نفت و گاز را به میزان بسیار زیادی در جهان عرضه کند،ایفا نماید؛کوشش میکند تا از انرژی به عنوان قدرت نرم،به جای به کارگیری سلاحهای هستهای و قدرت سخت نظامی،برای افزایش ثروت ملی و نیز پیشبرد اهداف سیاست خارجی این کشور به ویژه در مواضع خود در برابر اتحادیه اروپا،بهرهگیری مطلوب به عمل آورد & eglerroC ) (533:2006, edniL red naV .
انرژی،روسیه و کشورهای آسیای مرکزی و حوزه دریای خزر روسیه به عنوان بزرگترین تولیدکننده گاز و دومین تولیدکننده نفت در جهان،از جمله کنشگران نافذی است که نقش و اهمیت انرژی حوزه آسیای مرکزی و دریای خزر را به خوبی دریافته و با درک الزامات ساختار نوین اقتصاد سیاسی بینالملل و با درک این مطلب که اقتصادهای بزرگ صنعتی جهان و از جمله چین،ژاپن و اتحادیه اروپا بسیار به منابع انرژی روسیه و دریای خزر وابسته هستند؛و تلاش میکنند تا با سرمایهگذاری بلندمدت در بخشهای بالادستی و پاییندستی صنایع نفت و گاز کشورهای منطقه،افزایش ظرفیت تولید و بهرهگیری از ذخایر فراوان انرژی هیدروکربنی و نیز سلطه بر شاهراههای خطوط انتقال انرژی کشورهای منطقه،از منابع انرژی حوزه دریای خزر به عنوان ابزاری برای افزایش ثروت ملی و نیز پیشبرد اهداف سیاست خارجی روسیه بهرهبرداری مطلوب را به عمل آورند:2006, edniL rad naV & eglerroC ) (533."