ملخص الجهاز:
"دست است که دخالت آمریکا بعنوان ابرقدرت بیرقیب در افغانستان و عراق، یا حتی در صربستان و سومالی و دیگر نقاط جهان برخلاف اصول حقوق بین الملل و در تضاد با مصالح و حاکمیت برخی کشورهای کوچکتر و ضعیفتر است، اما آیا عراق در چنگال نیرویی و ددمنش و پلید و متجاوز نبود که منطقه را به آتش و خون کشیده و تنها با اتکاء بر منافع اقلیتی 15 درصدی، ملت عراق را برای دهها سال به اسارت و بردگی گرفته بود؟آیا طالبان و همدستان القاعدهای آنان، نماد و منادی سیاهترین تفکرات واپسگرایانه نبودند که هدف نهایی خود را از میان برداشتن«شیعیان»میدانستند، انسانها و بویژه زنان را از شناختهشدهترین و کمترین حقوق اجتماعی و انسانی محروم میکردند و از دست یازیدن به هر جنایتی به بهانه خدمت به اعتقادات خود دریغ نداشتند و ندارند؟آیا نادیده گرفتن کشتار مسلمانان در بوسنی و کوزوو تنها به این گناه که بعنوان مسلمان در تمدن مسیحی اروپا جایی نداشتند میتوانسته توجیهپذیر باشد؟آیا سکوت سنگین و شرمآور جامعه جهانی در برابر تجاوز گسترده نیروهای عراق به خاک ایران و خونریزی و آتشافروزی هشت ساله و در هم کوبیدن 50 شهر و 400 روستای ایران و کاربرد سلاح شیمیایی برضد مردمان بیگناه در سردشت و حلبچه و کشته و معلول شدن نزدیکبهیک میلیون انسان نظامی و غیرنظامی از ایران و...
ساکنان این شهر در جریان صدها مورد هجوم آمریکاییان در نوامبر 2004 که به بهانه پاکسازی فلوجه از گروههای تروریست و «دسیسههای بعثی»انجام شد، کشته شدند؛اما این نکته فراموش شد که درست از 16 ژوئن 2003 یعنی نزدیکبهیک ماه و نیم پس از «پیروزی»در عراق و«انجام مأموریت»مورد نظر بوش، دو خبرنگار کانال rediR-thginK در مورد منطقه فلوجه چنین گزارش کردند:«در پنج روز گذشته، بیشتر ساکنان این منطقه تأکید کردهاند که در آنجا هیچگونه دسیسه بعثی یا سنی بر ضد نظامیان آمریکایی وجود ندارد، ولی نیروهای فرستاده شده به عراق که پیش از اعزام به آنها گفته بودند از ایشان بعنوان سربازان رهایی بخش استقبال خواهد شد، هنگامی که خود را در محاصره مردمانی با احساسی خصمانه میبینند دچار ترس و افسردگی میشوند و از اینرو رفتارهایی بیاختیار از آنها سرمیزند."