ملخص الجهاز:
کتاب مفاهیم صدق و کذب از نظر ویتگنشتاین و برتراند راسل نوشتة آمنه غروی، تلاشی است جهت بر رسیدن این مقولة ارزشمند از منظر دو فیلسوف قرن بیستمی تأثیرگذار.
مؤلف در پایان مقدمه، مینویسد: «در این نوشتار برآن هستم که مسئلة مورد تحقیق را از دیدگاه منطق جدید و مکتب فلسفة تحلیلی بررسی نمایم.
» وی برای این امر، ابتدا لازم میداند در فصل اول، گفتاری در صدق و کذب قضایا در منطق قدیم داشته باشد و سپس به بررسی موضوع در منطق جدید میپردازد.
اهمیت منطق سمبلیک، هم از جهت توجیه مبادی و تشریح روش استدلال علوم ریاضی و هم از جهت بیان پارهای مسائل فلسفی است که به واسطة کلام عادی دچار ابهام میگردد و چه بسا تحلیل منطقی قضایای مورد اختلاف به وسیلة علائم شبهریاضی عاری از بیان لفظی و پدیدار ساختن صورت قضایا به تفکیک از موارد و مضامین آنها به مدد علائم، موجب رفع اشکال گردد.
مؤلف مینویسد: شاید بتوان گفت علاوه بر عینیتگرایی که عامل وحدت بخش در این مکتب است، مسائلی که فلاسفه تحلیلی به بررسی آنها میپردازند، نیز از مسائل وحدتزا است.
وی معتقد بود که زبانی که مورد استفاده قرار میگیرد، تحت قالب دستوری، ساختاری منطقی نیز دارد و بر آن بود که فهم این ساختار منطقی، روشن میسازد که چه چیزهایی را میتوان به صورت معنادار بیان کرد.
ویتگنشتاین، معتقد بود اگر ما میتوانیم زبان را برای صحبت دربارة جهان به کار بریم، باید گزارههایی نیز باشند که با جهان در ارتباط مستقیم باشند؛ طوری که صدق و کذب آنها را جهان تعیین و روشن میکند و نه گزارههای دیگر.