خلاصة:
تحول در جامعه بهعنوان نظام فراگیر موجب دگرگونی در خرده نظامها (Sub-Systems) از جمله نظام آموزش عالی میشود و اگر جز این باشد فراگرد تحول به درستی نمیتواند در جامعه عمل نماید. شاید بتوان گفت که سازمانهای آموزشی،بهویژه دانشگاهها یکی از اساسیترین عناصر دگرگونی در جوامعاند و نقش تسهیلکننده در این راه را بازی میکنند. از آنجا که دانشگاهها از نقشهای متعددی در ایفای مسؤولیتهای اجتماعی خویش از جمله نقش جهتدهنده،هماهنگکننده و ارزیابیکننده در جامعه برخوردارند ابتدا میبایست خود در معرض تغییر و تحول قرار گرفته تا از این طریق قادر به ایفای چنین نقشهایی در جامعه باشند.این امر میسور نیست مگر اینکه دانشگاه از جهتگیریهای استراتژیک در برنامهریزی،بازنگری به ساختارها و فرایندهای سازمانی یاری گیرند و عوامل محیطی دانشگاهها را در تصمیمگیریهای خویش بیش از پیش مورد توجه و تأکید قرار دهند،زیرا فرصتها و تهدیدات محیطی در کنار قوتها و ضعفهای درون سازمانی ترکیبی را پدید میآورند که مدیران و برنامهریزان را بر آن وامیدارند که از طریق راهبردهای مناسب راهحلهای ممکن برای تطبیق داخلی با محیط پویای خارجی دانشگاهها را فراهم سازند. در این مقاله قصد ما بر آن است که با ترسیم تصویر دانشگاه در فردایی نهچندان دور و با استفاده به مواردی عینی و تجربه شده ضرورت توجه به تغییرات برنامهریزی شده از سوی دانشگاهها را مورد تأکید قرار داده و بقاء رشد و توسعه دانشگاهها را منوط به اتخاذ چنان شیوههایی در ارتباط با تغییرات محیطی معرفی نمائیم.
ملخص الجهاز:
"1(شمای شماره 1) 1-نیاز بیشتر جامعه به آموزش عالی 2-استفاده وسیع از تکنولوژی اطلاعات در امر آموزش 3-لزوم استمرار بخشیدن به آموزشهای حرفهای 4-لزوم گسترش فضای دانشگاهها و ضرورت ارتباط بین آنها 5-دانشجویان آگاه و عالمتر 6-تحقیقات وسیعتر و پربارتر 7-سیستمهای اطلاعاتی سریعتر و بهتر 8-وجود شبکههای ارتباطی الکترونیکی و افزایش همکاریهای علمی و حرفهای بین فرهنگی 9-تأثیر کامپیوترهای نسل پنجم2 10-اجرای برنامههای مشترک بیشتر بین دانشگاهها با یکدیگر ازاینرو هنگامی که جامعه بر اثر رشد سریع تغییرات تکنولوژیکی جدید با سایر عوامل محیطی دیگر دستخوش تحولات وسیع و گسترده میگردد،دانشگاهها به عنوان نهادهای آموزشی و تحقیقاتی میبایست به دنبال طراحی مدلهایی باشند تا از طریق آن مدلها بتوانند فرایندهای داخلی خود را مورد توجه قرار داده و بدینوسیله قادر به مقابله با تغییرات سریع محیطی گردند.
دانشگاه مذکور راهبردهای زیر را برای توسعه و بالندگی خود تعیین کرده بود9: 1-اقدامات بین رشتهای جهت تقویت برنامههای تحقیقاتی و علمی 2-تأکید و استمرار بر انسجام برنامهها همراه با انضباط و قدرت در بخشها و واحدها 3-ثابت نگهداشتن میزان ثبتنام از دیپلمهها به منظور کاهش نقاط ضعف باتوجه به مزیتهای نسبی در حالی که ثبتنام از افرا تحصیل کرده و دانشگاهی که نتیجه مستقیم با موفقیت علمی و تحقیقاتی دارد مجاز شناخته شده و تقویت نیز میگردید.
در فرایند این برنامهریزی همه عوامل کلیدی در دانشگاه مورد استفاده قرار گرفته است به عبارت دیگر استفاده از نقاط قوت و تقویت مجدد آن از طریق به حداقل رساندن ضعفها و همچنین استفاده بهینه از فرصتهای محیطی قبل از اینکه بهعنوان یک تهدید دانشگاه را با تغییرات تحمیلی مواجه سازند باعث گردید تا فقط پس از طی ده سال این دانشگاه به چنین موفقیتی بهعنوان یک دستگاه بینالمللی و معتبر نایل شود."