ملخص الجهاز:
نامهای به خدا یک روز کارمند پستی که به نامههایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی میکرد، متوجه پاکتی شد که روی آن با خطی لرزان نوشته شده بود: «نامهای به خدا».
در نامه اینطور نوشته شده بود: خدای عزیزم، بیوهزنی ۸۳ ساله هستم که زندگیام با حقوق ناچیز بازنشستگی میگذرد.
کارمند ادارة پست خیلی تحت تأثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد.
تعطیلات عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت تا اینکه نامة دیگری از آن پیرزن به ادارة پست رسید.
روی پاکت نامه نوشته شده بود: نامهای به خدا.
مضمون نامه چنین بود: خدای عزیزم، چگونه میتوانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم.
البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان از خدا بیخبر ادارة پست آن را برداشتهاند.
وی این داستان کوتاه را بعد از شرطبندی با یکی از دوستانش که ادعا کرده بود با شش کلمه نمیتوان داستان نوشت، نوشته است.