خلاصة:
شباهت های فراوانی که در باورهای باستانی دینی و حماسی ایران و هند یافت می شود، نشانگر هم ریشه بودن فرهنگ و تمدن ایرانی و هندی است. بیشترین شباهت را میان ایران و هند می توان در حماسه مهابهاراتا و شاهنامه فردوسی یافت. حتی در آیین زردشت نیز شباهت هایی فراوان با آیین هندو به چشم می خورد. خوردن گیاه هوم و قربانی کردن ها همه به یکدیگر شباهت دارد. در دو حماسه ایرانی و هندی، بسیاری از شخصیت ها شبیه به یکدیگرند. زبان ایرانیان نیز با سنسکریت تفاوت های کمی دارد. در این پژوهش مسئله آفرینش در شاهنامه و مهابهاراتا مورد بررسی و تطبیق قرارگرفته است. آفرینش جهان، زمین، موجودات وانسان، که محور اصلی این پژوهش است، شباهت ها و هم ریشه بودن دو فرهنگ را به خوبی نشان می دهد. در اسطوره های آفرینش، جهان با تقابل نیکی و بدی آغاز می شود و پایان جهان نیز با پیروزی نیکی همراه خواهد بود. این تقابل در شاهنامه و مهابهاراتا به خوبی تصویر شده است.
ملخص الجهاز:
فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی س ٨ ـ ش ٢٧ ـ تابستان ٩١ نقد تطبیقی اسطوره آفرینش در شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی 1 فاطمه پاک رو دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران ـ ایران چکیده شباهت های فراوانی که در باورهای باستانی دینی و حماسی ایران و هند یافت می شود، نشانگر هم ریشه بودن فرهنگ و تمـدن ایرانی و هندی است .
در جای دیگر مهابهاراتا در بیان پیدایی جهان و آفرینش ، چنین آمده است : بدان که آن بزرگ ، اول زمین و آب ، آتش و باد و هوا را آفرید تا عالم را بیافریند و خود در میان آب قرار گرفت .
» (مهاباراتا ١٣٨٠، ج ٣: ٥٤٠، ٥٤١) بررسی تطبیقی اسطوره های آفرینش در شاهنامه و مهابهاراتا پیوستگی اساطیر با تاریخ و جریان آرام و مداوم آن در زندگی و اندیشۀ بشر، امری است انکارناپـذیر.
چنان که گذشت ، فردوسی در شـاهنامه ، جهان بینی ایران باستان دربارة آفرینش و هستی را به گونه ای نمـادین بازگو می کند، اما با این حال ، آفرینش از دیدگاه اسلام را نیز از نظر دور نمی دارد.
از وجوه افتراق این اسطوره ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد: آفرینش جهان در شاهنامه بی هیچ واسطه ای صورت پذیرفته ، اما در مهابهاراتا پیدایش هستی از برهما اسـت و برهمـا خود، از مهاتت (عقل اول ) زاده شده است .