خلاصة:
قبل از آغاز تحولات در سوریه چشم انداز سیاست خارجی ترکیـه ایجـاد روابـط قـوی اقتصـادی، سیاسـی و... بـا همسایگان خود به ویژه سوریه بود . اما پس از شروع بحران و آغاز شورش ها و با گسـترده شـدن نـا آرامـی هـای سوریه و حمله های رسانه ای غربی _ آمریکایی و اعـراب بـه سـوریه ، ایـن کشـور نیـز بـه انتقادهـای تنـد از اسـد پرداخت و از او خواست از قدرت کناره گیری کند. در این نوشتار ضمن پرداختن به مولفه های رهیافت تصـمیم گیری، ابعاد بحران سوریه و چگونگی تاثیر پذیری ترکیه از این تحولات ، به بررسی سیاسـت خـارجی ترکیـه در دوران حزب عدالت و توسعه و تصمیم هایی که در قبال بحران سوریه اتخاذ کرده است خـواهیم پرداخـت . و در نهایت نشان داده خواهد شد که الگوی رضایت بخـش ، بـازیگر خردمنـد و فزآینـده کـه حکایـت از نقـش افـراد دارند، توجیه کننده ی اقدامات ترکیه است .
ملخص الجهاز:
در این نوشتار ضمن پرداختن به مؤلفه های رهیافت تصـمیم گیری، ابعاد بحران سوریه و چگونگی تاثیر پذیری ترکیه از این تحولات ، به بررسی سیاسـت خـارجی ترکیـه در دوران حزب عدالت و توسعه و تصمیم هایی که در قبال بحران سوریه اتخاذ کرده است خـواهیم پرداخـت .
سوالی که از همان ابتدای بروز اختلاف میان ترکیه و سوریه ذهن تحلیلگران را به خودمشغول کرد ایـن است که چه عللی باعث اتخاذ این مواضع ترکیه در قبال بحران سـوریه شـده اسـت ؟در پاسـخ بـه سـؤال بـالا فرضیه بر این است که بنا بر تئوری تصمیم گیری، تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران در عرصه ی سیاسـت خارجی ترکیه ، بحران سوریه را فرصتی برای تامین اهداف و منافع خود قلمداد کرده اند.
( چگینی زاده و خوش اندام ، ١٣٨٩: ١٩٠) در دهه ی ١٩٩٠، ترکیه رویکرد غرب گرایانه حاکم بر سیاست خارجی ایـن کشـور در دوران جنـگ سـرد را ادامه داده و توجه این کشور به معادلات پیرامونی اش در راستای نگاه غـرب گرایانـه قـرار داشـته اسـت امـا بـا روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه (٢٠٠٢) با وجود استمرار نگاه غربگرایانه در سیاست خارجی، وجه غالـب رویکردهای عملیاتی سیاست خارجی این کشور را نگاه به منـاطق پیرامـونی اش و درگیـر شـدن هرچـه بیشـتر در معادلات منطقه ای (عمدتا خاور میانه ) شکل داده است (همان ، ٩٠).
به طور کلی، دولت ترکیه سیاست های خود در قبال سوریه را چنین توجیه مـیکنـد کـه وضـعیت داخلـی سوریه برای مردم این کشور غیرقابل تحمل است (همان ، ٢-٣).