خلاصة:
متون زبان و ادبیات فارسی از قدیم از سه جهت با علوم دیگر بخصوص علوم انسانی عجین بوده است: یکی از جهت تکوین، دیگر از جهت تفسیر و سوم از جهت کارکرد. در نتیجه در مطالعه متون ادبی گذشته استفاده از روشهایدانشهای دیگر نیز ضروری است. تاکنون در این زمینه اقدامات متنوعی صورت گرفته که از جمله آنها تاسیس گرایشهای بین رشته ای است. بررسیها نشان می دهد این اقدامات اگرچه گامی رو به پیش بوده، در به کارگیری مفاهیم و روشها، دچار سطحینگری است، و در تعریف رشته ها و درسها، به چگونگی رابطه شبکهای مفاهیم و دروس، به خوبی توجه نشده است. بنابراین، سامان دهی این نوع مطالعات و برنامه ریزیها ضروریست و شکافی که در اثر تخصصی شدن بیش از حد علوم و پاره پاره شدن آنها پدید آمده است باید ترمیم شود. تعریف برنامه ها و سرفصلهای درسی جدید بین رشتهای در حوزه زبان و ادبیات فارسی از راهکارهای بنیادی برای توسعه و اصلاح و ساماندهی این نوع مطالعات است؛ و اینکه این برنامه ها باید مربوط به کدام مقطع تحصیلی باشد، چه موضوعاتی را دربربگیرد و در بین نیازهای متعدد به کدامها اولویت بدهد، و سپس آنها را با چه ساختار و قالبی از قبیل رشته یا گرایش یا درس تعریف کند مسائلی است که در این مقاله مورد توجه و تامل قرار گرفته و چند پیشنهاد نیز ارائه شده است.
ملخص الجهاز:
امروز اقبال عمومی دانشجویان و محققـان بـه اجـرای طرحهـای تحقیقـاتی و نوشـتن پایاننامه ها و مقاله هـای بـین رشـته ای، سیاسـتگذاران علمـی ، اعـم از دولتـی و غیردولتـی ، را ناگزیر به برنامه ریزی برای سازمان دهی این نوع مطالعات نموده است ، بخصـوص کـه رشـته های بین رشته ای دانشگاهی که تـاکنون در حـوزه زبـان و ادبیـات فارسـی تأسـیس شـده در مرحلۀ اجرا با مشکلاتی مواجه شده و نیازمند بازنگری و اصلاح مجدد است .
حال سخن بر سر این است که آیا در دوره کارشناسی ارشد، بایـد بـه تأسـیس رشـته های جدید بین رشته ای پرداخت ، یا اولویت با تأسیس گرایشهای بین رشته ای است ؟ بـدیهی است که با توجه به هدف اول توسعه مطالعـات بـین رشـته ای کـه تـرمیم شـکاف حاصـل از تخصص گرایی بین علوم و استفاده از دانشها و روشهای علوم همجوار برای تحلیـل مباحـث پایه رشته میزبان یعنی زبان و ادبیات فارسی است ، باید تأسیس گرایشـها را در اولویـت قـرار داد نه رشته ها را، و این با روند توسعۀ تدریجی، کیفی و طبیعی این نـوع مطالعـات ـ و حتـی قوانین فعلی وزارت علوم که هر کسی با هر رشته کارشناسی می تواند در آزمـون دوره هـای کارشناسی ارشد شـرکت کنـد ـ سـازگارتر اسـت ؛ زیـرا حفـظ پایـه رشـته اصـلی، و سـپس تأسیس گرایش در کنار آن، سبب می شود اولاً دانشجو از پایه علمی لازم برخوردار باشـد و در ثانی ابتدا گرایشهای جدید تأسیس شوند و راه بیفتند و سبب شوند مطالعات و تحقیقـات در آن زمینه به حد رشد و کمال طبیعی خود برسد، آنگـاه پـس از قـوام و دوام یـافتن اصـل گرایش ، و فراتر رفتن نیازها از حد ظرفیت موجود، بتـوان بـرای نیازهـای جدیـد، ظرفیتهـای جدیدتری را ایجاد کرد و مثلاً بعضی از گرایشـها را در صـورت ضـرورت بـه رشـته تبـدیل نمود.