ملخص الجهاز:
"او پنج سال داشت که پدرش را از دست داد و بعد سرپرستی او به عهده مادرش[هاجر خانم]بود وی تحصیلات ابتدایی را (به تصویر صفحه مراجعه شود) در مدرسه سنایی و پهلوی و متوسطه را در دار الفنون و سن لویی به پایان رساند،سپس جهت ادامه تحصیل وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در سال 1319 ش هنگامی که در دانشگاه مشغول تحصیل بود به استخدام بانک کشاورزی درآمد،هنوز چند ماهی از استخدام او در بانک کشاورزی نگذشته بود که بانک تصمیم گرفت عدهای از کارمندان جوان خود ازجمله ارسنجانی را برای تاسیس نمایندگی بانک به شهرها اعزام دارد و ارسنجانی که مشغول تحصیل بود زیر بار این ماموریت نرفت و این موضوع موجب بروز اختلاف وی با حسن زاهدی رئیس کارگزینی بانک شد که دکتر نصر مدیر عامل وقت بانک مجبور به دخالت شد و ارسنجانی پیشنهاد کرد در صورت حل اختلاف و لغو حکم ماموریتش ظرف مدت دو ماه طرح مربوط به تاسیس شرکتهای تعاونی روستایی را تنظیم و به موقع اجرا گذارد،او سپس به ریاست شرکتهای تعاونی در بانک کشاورزی منصوب شد.
و بعد از مدتها بالاخره توانست کبر سن بگیرد و در 29 اردیبهشت 1323 ش امتیاز روزنامه داریا به نام وی تصویب شد که در تهران با روش سیاسی،اجتماعی به مدیری و سردبیری خودشان منتشر شود؛داریا روزنامه یومیه صبح بود که در چهار صفحه انتشار مییافت ولی چون مندرجات شمارههای 27-28-29-31 روزنامه مخالف مشی سیاسی دولت تشخیص داده شد لذا به اداره کل شهربانی دستور داده شد که از انتشار روزنامه مزبور جلوگیری شود،موضع این روزنامه چپگرا؛ارگان حزب آزادی جزو اولین روزنامههایی بود که در زمان نخست وزیری ساعد[1323 ش]به حضور کارشناسان نفتی آمریکایی در ایران اعتراض کرد،در طول سال 1323 ش چند بار توقیف شد که در این مدت روزنامههای زیر به جای آن انتشار یافتند:روزنامه ندای حقیقت[فقط یک روز در دی 1323]،روزنامه آرمان ملی،علی بابا و پرورش چاپ و منتشر شدند."