ملخص الجهاز:
"» «سیمور مارتین لیپست»در کتاب استثنا باوری امریکایی(1995)بعضی از این قوانین و ویژگیهای اجتماعی امریکا رابرمیشمارد:امریکا از لحاظ درآمد سرانه،ثروتمندترین کشور بزرگصنعتی جهان و یگانه کشور دموکراتیک غربی است که در عصر(به تصویر صفحه مراجعه شود)صنعت و صنعتی شدن،بردهداری در آن رواج داشته است!؛بیشترین میزان جرم و جنایت و حبس را دارد(گو اینکه لا اقل میزانارتکاب جرم در آن تا حد معیارهای اروپایی تنزل یافته است)؛جامعهامریکا مذهبیترین جوامع است و شاید این نکته به اندازه دین مداربودن ملت امریکا برجسته ننماید،اما ملت امریکا تقریبا بیش از هرکشور دیگری میل به پیوستن به انجمنها و تشکلهای داوطلبانهدارد.
از این گذر شتابناک در تاریخ استثنا باوری امریکا میتوان بهسه نکته پی برد:نخست اینکه این عقیده،همچنانکه آقای«لیپست»هم یادآور شده است،عملا حکم تیغ دو لبه را دارد و ابعاد خوب و بداین کشور یعنی نوآوری تجاری و نابرابری اقتصادی،دموکراسی تودهگراو حضور کمرنگ مردم در انتخابات،صرف هزینههای فراوان در بخشتحصیل و آموزش و میزان اسفانگیز مرگومیر کودکان و بروز بارداریناخواسته در نوجوانان را عیان میکند.
این حملات در برههای به وقوعپیوست که دولت امریکا در تاریخ معاصر خود کمتر از گذشته با اروپامراوده داشت و برای نخستین بار در طول پنجاه سال اخیر،کلیۀارزیابیهای انجام گرفتۀ دیگر نیز یک چیز را نشان میداد که همانا فاصلهگرفتن و دوری جستن از اروپا و اکثر ملل جهان بود.
در صورت تداوم یافتن این الگوی رفتاری،احتمال آن وجود داردکه ایالات متحده امریکا در عرصۀ نقش آفرینی جهانی به واسطۀ و استیلایافزونتری دست یابد و همین امر،به خودی خود،میتواند اهمیت مقولۀاستثناباوری و متمایز بودن را از حدود و ثغور ملاحظات ملی فراتر ببرد."