خلاصة:
کردستان از دیرباز کانون جنبشهای ضد استعماری و اشغالگری بوده است. بر همین اساس تعداد حرکتهای اصلاح خواهانه علیه رژیمهای قاجار و پهلوی و جنبشهای استعمار ستیزی علیه کشورهای اشغالگر خارجی در یکصد سال اخیر (از مشروطه تا دورهی انقلاب اسلامی) در این دیار قابل توّجه است. یکی از جنبشهای مهمی که در این منطقه در اواخر حکومت قاجار، علیه حضور بیگانگان بهویژه روسها روی داد، قیام سنجرخان وزیری بود. در این مقاله کوتاه سعی بر آنست تا این جنبش که نه تنها به لحاظ محلی اهمیت دارد بلکه از نظر ملّی نیز، شایان مداقه بیشتر است را با نام قیام سنجرخان وزیری علیه نفوذ روسها در ایران خاصه کردستان، بر اساس منابع قابل دسترس و موثق و بر اسلوب تحقیق تلفیقی (کتابخانهای و میدانی) بررسی نماید. یافتههای تحقیق حاکی از آنست که شورش سنجرخان نه به خاطر منافع شخصی، بلکه از روی احساسات میهنپرستانه و رهایی مردم کردستان و شهرهای همجوار از یوغ اشغالگرها بوده است.
From early on Kurdistan has been the focus of anti-colonialist movements.
Based on this, the number of reforming actions against Qajar and Pahlavi
dynasties and anti-colonialist movements against occupant countries over
one hundred years (from constitutional movement until the Revolution) are
of great importance. One of the significant movements that took place in this
region against foreigners, especially Russians, was Sanjar Khan Vaziri’s
uprising. This article tries to analyze this important movement, which is of
great significance both in local and national scope, based on available
documents and with the help of an eclectic research method (library and
field). The study shows that Sanjar Khan’s uprising was directed by patriotic
feelings rather than personal benefits, hoping to set free Kurdistan people and
adjoining towns fromthe colonialists.
ملخص الجهاز:
"ظاهرا آنان حدود 300 سال پیش(با توجه به زمان نگارش کتاب تاریخ مشاهیر کرد و تاریخ اردلان مستوره کردستانی، چاپ 1304)>به سنندج آمدند، و در آن شهر به اقداماتی همچون وزارت مشغول شدند و چون یکی از افراد این خانواده به نام عبدالله در برای «خانواده وزیری» نک: آیتالله محمد مردوخ کردستانی(روحانی و امام جمعهی سنندج)، تاریخ مردوخ (تهران: انتشارات کارنگ،1379)، ص253-255.
ملایکان گشت مات وغمگین بن سما وسرزمین آمادۀ شین بین رعد خرمی هورسیات که جم شین سرداراکرم> بگینه عالم شیطان نشت وپشت خلیل بدرو امروزعاشوراسه سرداربکژو (نران)بوینه صحرای کربلا چون امام حسین بی کس وتنها مخیزو قطارمخروشن بقصت پی قتل سنجر قطارشان موست پوشان اسلحه اثاث آیین گرتن تدارک بتا وتعیین گفته شده بعد از اخراج استعمارگران روس و انگلیس از کردستانات، سردار رشید حاکم جوانرود که به کمک مردم این دیار آمده بود، والی کردستان، یعنی آصفاعظم (میرزا علینقی وزیری یا آصفدیوان) را بعد از مسجل شدن خیانتش، کت بسته به مقر حکومت خود برده بود، با وساطت وکیلالسلطان که به سنجرخان نامه میدهد و موضوع را گوشزد میکند و او هم با وجود دشمنیهای که آصف دیوان قبلا با او کرده بود، یکی از نزدیکان خود بهنام لطفاللهخان را نزد وی فرستاده و از او شفاعت و آزادی آصفمیرزا را خواستار میشود."