چکیده:
هدف از انجام این مطالعه شناخت اثر فرهنگ بر سبک تصمیمگیری بالینی رواندرمانگران ایرانی و آمریکایی در سه بعد تصمیمگیری بر مبنای مصلحت مداری-واقعیّتگرایی، فردگرایی- جمعگرایی و جهتگیری کوتاهمدّت-بلندمدّت بوده است. طرح تحقیق از نوع علّیمقایسهای بود و جامعة مورد نظر شامل کلیّة درمانگران ایرانی و آمریکایی که حداقل تجربة دوسال فعالیّت حرفهای در عرصة رواندرمانی را داشتهاند بود. حجم نمونة مورد نظر30 درمانگر ایرانی و26 درمانگر آمریکایی بوده که به شیوة نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. هر یک از شرکتکنندگان پس از مطالعة سه معمّای بالینی، درجة اهمیّت گزارههایی مبتنی بر ابعاد تصمیمگیری مورد سنجش در این مطالعه را در تصمیمگیری بالینی خود نمرهگزاری نمودند. نتایج آزمون تحلیل واریانس تکمتغیّره نشان داد که بین سبک تصمیمگیری درمانگران ایرانی و آمریکایی در هر سه بعد مورد مطالعه، تفاوتهای معناداری وجود دارد؛ چنانکه تصمیمگیری درمانگران ایرانی بیشتر مصلحتمدارانه، جمعگرایانه و با جهتگیری بلندمدّت بوده است. با توجّه نتایج به دست آمده، علاوه بر آموزشهای بالینی، فرهنگ و مولّفههای مربوط به آن بهعنوان یک چارچوب داوری، سبک تصمیمگیری بالینی درمانگران را تحت تاثیر خود قرار داده.
خلاصه ماشینی:
فرهنگ به عنوان يک چارچوب داوري مؤّثر در سبک تصميم گيري باليني روان درمانگر o Cultural Influence as a Frame of Reference on Psychotherapists' o Clinical Decision- Making Style * عباس ذبيح زاده * دکتر محمدعلي مظاهري ** دکتر جواد حاتمي چکيده هدف از انجام اين مطالعه شناخت اثر فرهنگ بر سبک تصميم گيري باليني روان درمانگران ايراني و آمريکايي در سه بعـدِ تصـميم گيـري بـر مبنـاي مصـلحت مــداري -واقعيّـت گرايـي ، فردگرايـي - جمع گرايي و جهت گيري کوتـاه مـدّت -بلندمـدّت بوده است .
با توجّه به ماهيّت تجريـدي فرهنگ ، آنگونه که بسياري از انسـان شناسـان داعيـه ي آن را دارنـد (آشـوري ، ١٣٨٩)، پژوهش حاضر، حوزه اي از روان شناسي شناختي را که در دهۀ اخيـر شـاهد مـوجي از مطالعات بين فرهنگي در خود بوده ـ حوزة قضاوت و تصميم گيري ــ انتخـاب و آن را در پيوند با بعضي موقعيّت هاي دشوار باليني کـه غالبـاً از آنهـا بـا عنـوان «موردهـاي دشوار»٧ ياد ميشود و نيازمند تصميم گيري باليني درمانگر مـيباشـد، قـرار داده اسـت .
اين مطالعه در نظر دارد تا به صورت ضمني تأثير سه بعد فرهنگيِ مصلحت مداري - واقعيّت گرايي ، فردگرايي -جمع گرايي و جهت گيريِ کوتاه مدّت -بلندمـدّت را بـر سـبک تصميم گيري روان درمانگراني از دو کشور ايران و آمريکا، در موقعيّت هاي دشوار باليني مورد سنجش قرار دهد.
با توجّه به الگوي نتايج به دست آمـده ، در حـد خطوط کلّي ميتوان اين انگاره را مورد پذيرش قـرار داد کـه عـلاوه بـر آمـوزش هـاي باليني، فرهنگ و مؤّلفه هاي مربوط به آن به عنـوان يـک چـارچوب داوري ضـمني امّـا تأثيرگذار، سبک تصميم گيري باليني درمانگران را تحت تأثير خود قـرار مـيدهـد.