چکیده:
اقوام و ملل، فرهنگ ها، فولکلور، اساطیر و ادیان و به تبع آنها در ادبیات (شعر و داستان و آیین ها و مراسم نمایشی) دارند با رنگ بندی های دینی، اسطوره ای، ایدئولوژیک، نظام های مفهومی- تصویری گیاهان و درختان به اعتبار نوع، کارکرد و معنایی که در سبک های زندگی و الگوهای معیشتی گوناگون را رقم می زنند. حیات آدمی در هر ساحتی؛ باز بسته حضور نباتات است. نمادها و نشانه های این حضور را می توان در روایات اسطوره ای و انواع مناسک جادویی، شعائر دینی، جشن های دینی و ملی و در مظاهر تمدن (بناها، هنرهای تجسمی، اشیاء تزیینی یا وسایل زندگی روزمره) مشاهده کرد. این پژوهش برآنست که با درنگ بر ریشه شناسی، نظریه استعاره مفهومی و جهانی های معطوف به گیاهان، طرحی در مطالعه میان فرهنگی گیاهان ارائه دهد
خلاصه ماشینی:
رﻫﻴﺎﻓﺖ ﻣﻴﺎنﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﮔﻴﺎه و درﺧﺖ در اﺳﺎﻃﻴﺮ و ادﺑﻴﺎت دﻛﺘﺮ ﻓﻴﺮوز ﻓﺎﺿﻠﻲ اﺳﺘﺎدﻳﺎر زﺑﺎن و ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﮔﻴﻼن دﻛﺘﺮ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﻧﻴﻜﻮﻳﻲ٭ اﺳﺘﺎدﻳﺎر زﺑﺎن و ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﮔﻴﻼن اﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻧﻘﺪی داﻧﺸﺠﻮی دﻛﺘﺮی زﺑﺎن و ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﮔﻴﻼن ﭼﻜﻴﺪه ﮔﻴﺎﻫﺎن و درﺧﺘﺎن ﺑﻪ اﻋﺘﺒﺎر ﻧﻮع، ﻛﺎرﻛﺮد و ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﺳﺒﻚﻫﺎی زﻧﺪﮔﻲ و اﻟﮕﻮﻫـﺎی ﻣﻌﻴﺸـﺘﻲ اﻗﻮام و ﻣﻠﻞ، ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ، ﻓﻮﻟﻜﻠﻮر، اﺳﺎﻃﻴﺮ و ادﻳﺎن و ﺑﻪﺗﺒﻊ آﻧﻬﺎ در ادﺑﻴﺎت )ﺷﻌﺮ و داﺳﺘﺎن و آﻳﻴﻦﻫـﺎ و ﻣﺮاﺳﻢ ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ( دارﻧﺪ ﺑﺎ رﻧﮓﺑﻨـﺪیﻫـﺎی دﻳﻨـﻲ، اﺳـﻄﻮرهای، اﻳـﺪﺋﻮﻟﻮژﻳﻚ، ﻧﻈـﺎمﻫـﺎی ﻣﻔﻬـﻮﻣﻲ- ﺗﺼﻮﻳﺮی ﮔﻴﺎﻫﺎن و درﺧﺘﺎن ﺑﻪ اﻋﺘﺒﺎر ﻧﻮع، ﻛﺎرﻛﺮد و ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﺳـﺒﻚﻫـﺎی زﻧـﺪﮔﻲ و اﻟﮕﻮﻫـﺎی ﻣﻌﻴﺸﺘﻲ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن را رﻗﻢ ﻣﻲزﻧﻨﺪ.
ﺑﺨﺸﻲ از اﻳﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎ ﻧﺎﻇﺮ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﮔﻮﻧﻪﺷﻨﺎﺳﻲ و ردهﺷﻨﺎﺳﻲ، ﺑﺮﺧﻲ در ﭘﻲ ﺑﺮرﺳـﻲ ﺗﺼ ـﻮﻳﺮی ﻳ ـﺎ ﻣﻌﻨ ـﺎﻳﻲ- ﻣﻀ ـﻤﻮﻧﻲ و ﺑﺮﺧ ـﻲ دﻳﮕ ـﺮ ﻣﻌﻄ ـﻮف ﺑ ـﻪ وﺟ ـﻮه ﻧﻤﺎدﺷ ـﻨﺎﺧﺘﻲ ﻳ ـﺎ ـ ـ ـــ ـ ـ ـ ــ ـ اﺳﻄﻮرهﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﮔﻞﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ آﺛﺎر زﻳﺮ اﺷﺎره ﻛﺮد: ﮔـﻞ و ﮔﻴـﺎه در ادﺑﻴﺎت ﻣﻨﻈﻮم ﻓﺎرﺳﻲ ﺗﺎ اﺑﺘﺪای دورة ﻣﻐﻮل )رﻧﮕﭽﻲ، 9831(، ﻧﻤﺎدﻫـﺎ و رﻣﺰﻫـﺎی ﮔﻴـﺎﻫﻲ در ﺷﻌﺮ ﻓﺎرﺳﻲ )زﻣﺮدی، 7831(، ﮔـﻞ و ﮔﻴـﺎه در ﻫـﺰار ﺳـﺎل ﺷـﻌﺮ ﻓﺎرﺳـﻲ )ﮔﺮاﻣـﻲ، 6831(، ﻓﺮﻫﻨﮓ رﺳﺘﻨﻲﻫﺎی اﻳﺮان )ﻛﺮﻳﻤﻲ، 1831(، زﺑـﺎن ﮔـﻞﻫـﺎ )ﻟﻌـﻞ، 3431(، ﻓﺮﻫﻨـﮓ اﺳـﺎﻃﻴﺮ و اﺷﺎرات داﺳﺘﺎﻧﻲ در ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ )ﻳﺎﺣﻘﻲ، 9631( و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫـﺎی ﻣﺘـﺮﺟﻢ، ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﻓﺮﻫﻨـﮓ ﻧﮕﺎرهای ﻧﻤﺎدﻫﺎ در ﻫﻨﺮ ﺷﺮق و ﻏﺮب )ﻫﺎل، 3831(.
ﻃﺒﻌـﺎ وﻗﺘـﻲ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ از ﻳﻚ ﺣﻮزه ﺑﻪ ﺣﻮزة دﻳﮕﺮ اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ، اﻳـﻦ اﻣﻜـﺎن وﺟـﻮد دارد ﻛـﻪ ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ ﻫﻤﺒﺴﺘﺔ آن ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻧﺎﻣﺤﺴﻮس و زﻳﺮﭘﻮﺳﺘﻲ ﺑﻪ ﺣﻮزة ﻣﻘﺼﺪ راه ﻳﺎﺑﺪ، ﺑﺨﺶ ﻋﻤـﺪهای از واژﮔﺎن و ﺗﺮﻛﻴﺒﺎت و ﺗﻌﺎﺑﻴﺮ درﺣﻜﻢ اﺳﺘﻌﺎرهﻫﺎی ﻣـﺮده2 ﻫﺴـﺘﻨﺪ و از ﻫﻤـﻴﻦرو، ﻣﻨﺸـﺄ و ﺧﺎﺳﺘﮕﺎه اﺳﺘﻌﺎری آﻧﻬﺎ ﺑﺮای ﺑﺴﻴﺎری ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ.