چکیده:
از سال ها پیش که «اتانازی» به عنوان راهکاری برای کاهش درد و رنج بیماران مطرح شد، با چالش های حقوقی و اخلاقی فراوانی روبه رو گردید. صرف نظر از مباحث حقوقی و فقهی این مساله، آن چه برای نویسندگان این مقاله اهمیت دارد بررسی روایی یا ناروایی اخلاقی آن است اما از آن جا که مکاتب اخلاقی مختلف، پاسخ های متفاوتی به این مساله دارند کوشیده شده است تا جنبه های اخلاقی آن در دو دستگاه اخلاقی وظیفه گرا (با قرائت کانتی آن) و فضیلت گرای اسلامی مورد بررسی قرار گیرند. بررسی های انجام شده نشان می دهند که اتانازی داوطلبانه ی غیرفعال از منظر کانتی از خودکشی متمایز است و روایی اخلاقی آن می تواند قابل تایید باشد اما داوری درباره روایی اخلاقی آن در نظام اخلاقی اسلامی، بسته به قرائت های مختلف از حسن و قبح ذاتی ـ عقلی، متفاوت خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
ir بررسی تطبیقی «اتانازی » داوطلبانه ی غیرفعال در اخلاق وظیفه گرای کانتی و اخلاق فضیلت گرای اسلامی پیشرفت هایی که با سرعت زیاد درعرصه ی پزشکی رخ می دهد و بسیاری از نادانسته ها را به جواب می رساند سبب شده است تا بسیاری از بیماران این امکان را پیدا کنند که در شرایط نسبتا مطلوبی به حیات خود ادامه دهند اما همواره بیماری های درمان ناپذیری از گذشته تا به امروز وجود داشته است که شانس زندگی با کیفیت را از افراد گرفته است و نتیجه ای جز دردهای جان فرسا برایشان باقی نمی گذارد.
هرچند کرامت و مقام والای انسانی سبب می شود که جامعه ی پزشکی تمام تلاش خود را برای بهبودی این بیماران یا دست کم ، کاهش درد و رنج آنان به کار بندد اما درمان ناپذیری این گروه از بیماران سبب شده است تا این پرسش مطرح شود که : آیا می شود برای کاهش درد و رنج آنان ، به زندگیشان 1 پایان داد؟ از آن جا که پایان دادن به زندگی بیماران درمان ناپذیر (اتانازی ) به شکل های گوناگونی انجام می پذیرد مناسب به نظر می رسد ضمن تعریف اتانازی و انواع آن ، روایی یا ناروایی آن را از نگاه دو مکتب اخلاقی وظیفه گرا و فضیلت گرا مورد بررسی قرار دهیم .