چکیده:
: مطلوبیت حکومت در اداره جامعه یکی از مسائل بنیانی فلسفه سیاسی است
که با موضوع، نوع و ماهیت آن تعیین میگردد نه با شکل آن؛ چه شکل به ساختار و
صورت توجه دارد در حالی که نوع به محتوا و کیفیت و حقیقت. در بیان ماهیت یک
حکومت مطلوب از سوی اندیشهمندان عمدتا بر یکسری از شاخصها و ویژگیهایی
چون عدالت، رعایت مصالح عام و... توجه شده است.
امام خمینی قدسسره که بنیان اندیشه سیاسیاش را توحید و خداباوری تشکیل
میدهد، در خصوص مطلوبیت حکومت نه تنها به نوع و ماهیت آن توجه نموده است
بلکه ماهیت حکومت مطلوب مورد نظر را بر اساس سه رکن اساسی عدل الهی حاکم بر
جهان هستی، مسأله خلافت و جانشینی انسان در زمین و وحی (دین الهی) ترسیم
نموده است. بر همین مبنا شاخصهای برتر حکومت مطلوب از دید ایشان عبارتند از:
عدالت، مردمیبودن و اسلامی بودن. بعلاوه ایشان به شاخصهایی چون علم و
آگاهی، اجتهادی بودن احکام حکومتی، ورع و تقوا، حسن تدبیر، انتقادپذیری،
امانتداری و... نیز توجه نمود که میتوان آنها را دارای رتبه ثانوی دانست.
بنابراین امام خمینی قدسسره به نوعی به حکومت مطلوب توجه دارد که بر سه عنصر
عدل، دین (وحی) و مردم (عقل) ابتنا یافته است و لذا میتوان آن را حکومت عدل،
مردمی و قانونی (اسلامی) دانست.
خلاصه ماشینی:
"این است که میبینیم امام خمینی قدسسره نیز در تعابیر و بیان دیدگاه خود در باب حکومت ابتدا از تعبیر حکومت اسلامی استفاده میکند ولی در زمان تأسیس یا در آستانه تأسیس و یا بعد از تأسیس حکومت نوع خاصی از آن یعنی جمهوری اسلامی را مورد توجه قرار میدهد.
همچنین لازم به یادآوری است که امام خمینی قدسسره گاه این شاخصها را به زمامداران و حاکمان نسبت میدهد ولی این موضوع مانع از این نیست که نهاد حکومت فارغ از چنین ویژگیهایی باشد زیرا همانگونه که خصلتی میتواند حالت فردی داشته باشد، حالت نهادی (حکومت به مثابه یک نهاد جمعی یا تجمعی از افراد در نظر گرفته میشود) نیز میتواند به خود بگیرد.
خود او آنچنان به این مسأله اهمیت میداد که در بسیاری از موارد حاضر به اعمال نظر شخصی خود نبود و سعی میکرد بداند رای و نظر مردم در این خصوص چیست؟ همچنین سیره سیاسی امام خمینی قدسسره بیانگر این است که او سعی نمیکرد مطابق تشخیص و نظر خود، مردم را بدون آنکه آمادگی پذیرش داشته باشند به سمت و سوی معینی سوق دهد یا چیزی را بر آنها تحمیل نماید بلکه به نظر و خواست آنها تا جایی که خطری جدی و اساسی برای انقلاب یا ارزشهای دینی و اسلامی به وجود نمیآمد احترام قایل میشد و در عین حال در بعضی شرایط نیز سعی میکرد با بیانات و پیامهای خود آگاهی لازم را در عامه مردم به وجود آورد تا آمادگی پذیرش حقیقت و واقعیت را داشته باشند."