چکیده:
مقاله حاضر، مطالعه بنیادی عناصر شکل گیری هویت زنان در جوامع مختلف است که رسانه را از جمله ابزارهای انتقال یا تشدید نگرش های حاکم بر جامعه درباره زنان معرفی میکند. نویسنده در این مقاله ، ابتدا به تعریف هویت و رابطه آن با جنسیت میپردازد و سپس ، نحوه شکل گیری هویت زنانه در جوامع مختلف و عناصر اساسی این هویت را برمیشمرد.
خلاصه ماشینی:
هویتی که فرد کسب میکند، متناسب با همان جبرهایی شکل میگیرد که محیط اجتماعی قادر به اعمال آن است بنابراین از ورای این جبرهای سست یا نیرومند است که فرد با بهره گیری از رابطه متقابل میان عناصر هویتی، از مصالح موجود برای ساخت هویت اجتماعی خود استفاده میکند.
بازتعریف مورد نظر فمینیسم ، به طور عمده ناشی از نارضایتی زنان از هویت و نقش های سنتی زنانه و تقسیم کار جنسیتی ناشی از آن است ؛ از این رو ارائه تعریف جدیدی از هویت که محتوای ارزشمندتری داشته باشد مورد توجه آنها قرار گرفت ؛ هر چند اغلب این نظریه ها، لزوما بازتعریفی از هویت ارائه نداده اند و صرفا به انتقاد از تبعیض ها بسنده کرده اند بویژه آنکه شرایط موجود در سطح جهانی و گسترش ایده های نو در بسیاری از سازمان های ملی و فراملی امروز، ایدئولوژی مردسالاری را که بر سنت و عرف های معمول در جهان تکیه دارد، به چالش کشیده است .
این عنصر که موجب تعیین و تشخیص تفاوت و تشابه ظاهری میان زن و مرد است ، سبب میشود طرز تلقی و نگرش هایی که درباره زنان وجود دارد، بر روی افراد تأثیر بگذارد و آنان را مجبور به پذیرش کامل یا رد یا تلاش برای تغییر آن سازد.
جامعه از لحاظ تأثیری که بر هویت یابی زنانه دارد در سه شکل عمده و اصلی قابل بحث است : الف ) جامعه پدرسالار ب ) جامعه مردسالار ج ) جامعه انسان مدار الف ) هویت زنان در جامعه پدرسالار در جامعه پدرسالار، مرد در نقش رهبر و فرمانده ظاهر میشود و همه قدرت را در اختیار دارد، اما خیرخواه است و با تکیه بر سنت های تاریخی وظیفه خود میداند که مسیر زندگی حال و آینده زن را تعیین و بر اعمال آن نظارت کند.