چکیده:
همزمان با پیشرفت صنعتی جوامع مهندسی ارزش به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر مطرح گردید. در کشورهای جهان سوم که بیشتر مصرف کننده علم هستند کاربرد جدی پیدا نکرد. به هر حال مهندسی ارزش اگر چه دانش یا تکنیک جدیدی نیست لیکن تا قبل از تصویب قانون برنامه سوم این تکنیک در کشور ما ناشناخته بود اما با تصویب این قانون باعث شد تا پیشرفت چشمگیری در شناخت و کاربرد آن بوجود آید و اگرچه در برخی از پروژه ها در سطح کشور این تکنیک بکار گرفته شده است ولی هنوز بطور فراگیر مورد استفاده قرار نگرفته است. مطلب حاضر تلاش دارد تا با تبیین مبانی مهندسی ارزش حتی المقدور چگونگی کاربرد تکنیکی آن را هر چند فشرده تشریح نماید.
خلاصه ماشینی:
"برای حصول اطمینان از رعایت استانداردها و عدم وجود مغایرت و حفظ پیوستگی مؤلفهها از طریق کنترل ایمنی و صحت محاسبات است و از این رهگذر حشو و زوائدی که منجر به تحمیل هزینه میشود حذف میگردد اما واقعیت آن است که مهندسی مجدد به دلیل محدودیت چهارچوبی که در آن فعالیت میکند نقش محدودی در افزایش سود داشته و خیلی زود به حداکثر بازدهی خود میرسد از اینرو شیوههای جدیدی نیاز بود تا بتوان همچنان روند کمینه کردن هزینه را ادامه داد.
هزینهها به دو دسته قطعی و برآوردی تقسیم میشوند هزینههای قطعی به هزینههایی گفته میشود که بطور دقیق و مشخص قابل ارزیابی و تخمین یا برآورد هستند مانند هزینه مواد، اما هزینههای - عبارت دو حرفی متشکل از یک اسم و یک فعل برای بیان وظیفه به ساده ترین روش در زبان انگلیسی کاربرد داشته و در زبان فارسی علاوه بر آن به صور دیگری نیز بیان می شود مانند انتقال آب برای لوله یا تخریب پرتابی برای موشکهای جنگی برآوردی آن گروه از هزینهها هستند که صرفا از طریق اندازهگیری بار مالی ایجاد شده به سبب آنها با دستهبندی و مقایسه هر یک از آنها در رابطه با سایر اینگونه هزینه ها تعیین میگردد از جمله این هزینهها میتوان به سختی کار، ریسک شکست و ..."