خلاصه ماشینی:
"{Sتشریح نهاد خود درآموز#کاین معرفتی است خاطرافروز# پیغمبر گفت علم علمان#علم الادیان و علم الابدان# ور ناف دو علم بوی طیب است#وان هر دو دفینه با طبیب است# میباش طبیب عیسویهش#اما نه طبیب آدمیکش# میباش فقیه طاعت اندوز#اما نه فقیه حیلتآموز# گر هر دو شوی بلند گردی#پیش همه ارجمند گردی# در شعر مپیچ و در فن او#چون اکذب اوست احسن او# زین فن مطلب بلندنامی#کان ختم شدست بر نظامیS} (لیلی و مجنون 456) نظامی به خاطر علاقه و اطلاع از پزشکی قدیم در آثار خویش اشاراتی به چگونی امراض و معالجه آنها دارد: {Sچو باران فراوان بود در تموز#هوا سرد گردد چو برد العجوز# چو باران هوا تر نماید ز آب#نسوازند آن چرک را آفتاب# چو بر عادت خود درآید خریف#هوا دور باشد ز باد لطیفS} (اقبالنامه،21) مهر و ماه در سنتها و باورهای عامیانه در زبان فارسی«فولکور به مجموعه اطلاعات مردم،معلومات توده مردم،دانش توده، فرهنگ عوام،فرهنگ مردم و دانش عوام معنی شده است.
{Sچون روز دگر عروس خورشید#بگرفت به دست جام جمشیدS} (لیلی و مجنون،525) {Sشروان شه آفتاب سایه#کیخسرو کیقباد پایه# شاه سخن اخستان که نامش#مهری است که مهر شد غلامشS} (لیلی و مجنون،445) ب)تشبیههایی که محور ماه است،یعنی مشبه یا مشبهبه آنها ماه است: زیبایی ماه: {Sچو خسرو در آن روی چون ماه دید#صنمخانهای در نظرگاه دیدS} (شرفنامه،1123) {Sیکی از طوق خود مه را شکسته#یکی مه را ز غبغب طوق بستهS} (خسرو و شیرین،199) {Sطرفه آن شد که دختری است چو ماه#نرم و نازک چو قد و قامت شاهS} (هفت پیکر،671) {Sبرده به دوزخ ز ماه بیشی#گل را دو پیاده داده پیشیS} (لیلی و مجنون،492) روشنی ماه: {Sچراغ جهان گوهر شاد باد#رخ شاه روشنتر از ماه بادS} (شرفنامه،915) {Sمگر ماه آمد از روزن در افتاد#که شب را روشنی در منظر افتادS} (خسرو شیرین 352) {Sحریری رفاق دو پرویزنی#چو مهتاب تابنده از روشنیS} (شرفنامه،1012) {Sبسا کاری که شد روشنتر از ماه#به همت خاصه همت،همت شاهS} خسرو و شیرین،130) {Sچنان کز بس گهرهای جهانتاب#به شب تابندهتر بودی ز مهتابS} (خسرو و شیرین،226) استعاره نظامی را خداوندگار استعاره نامیدهاند پس باید انتظار داشت که استعارههایی را هم که با مهر و ماه ساخته است قابل توجه باشد."