خلاصه ماشینی:
در مقابل، حتی اگر باید تنگناهای اخلاقی فیصله ناپذیر باشند، بر طبق این مبنا عمرو در یک تنگنای اخلاقی قرار دارد اگر عمرو یک دلیل اخلاقی برای کمک به نیازمندان دارد ولی فقط میتواند به یکی از دو فردی که به یک اندازه نیازمند هستند، کمک بکند.
در مقابل، اگر داود الزام اخلاقی برای وفا به وعدههایش دارد و فقط میتواند به یکی از دو وعدة متعارض وفا کند، در آن صورت داود در یک تنگنای اخلاقی قرار دارد، حتی اگر تنگناهای اخلاقی را تعارضات حل و فیصله ناپذیر الزامهای اخلاقی تعریف کنیم.
اگر یک فعل نادرست خوانده میشود، هنگامی و فقط هنگامی که آن فعل ناقض یک الزام اخلاقی است که تحتالشعاع الزامهای دیگر قرار نگرفته است،2 در آن صورت این تعریف به تعریف قبلی فروکاسته میشود.
دیگر اشکال معمول به امکان تنگناهای اخلاقی این است که اگر هیچ الزام اخلاقی، الزام اخلاقی دیگر را تحتالشعاع قرار نمیدهد، پس فاعل اخلاقا مجاز است که یک شق را انتخاب کند و بنابر این دچار تنگنای اخلاقی نیست.
اما اگر یک فعل اخلاقا مجاز نیست مگر فقط هنگامی که ناقض یک الزام اخلاقی درجه اول باشد، در آن صورت این ادعا که هر دو فعل اخلاقا مجاز است، سازگار با این است که آن موقعیت، موقعیت تعارض میان الزامهای اخلاقی تحتالشعاع قرار ناگرفته و بنابر این برطبق تعریف فوق یک تنگنای اخلاقی باشد.
ک. : اخلاق فریضه گرایانه؛ تکلیف؛ قواعد و اصول اخلاقی * این نوشتار ترجمهای است از: Walter Sinnott-Armstrong "moral dilemma", in The Encyclopedia of Philosophy,ed.