چکیده:
با پیشرفت علم و فنآوری مسائل جدیدی به¬وجود آمده که همواره مورد بحث و بررسی کارشناسان می¬باشد. یکی از این مسائل که مورد توجه پزشکان و حقوقدانان قرار گرفت، وجود افراد ترانس سکسوال(transsexaul)است. اینها افرادی هستند که از نظر جسمی دارای اندام¬های جنسی سالم ولی از نظر روحی دارای مشکل می-باشند؛ به این معنی که از لحاظ روحی و روانی نمی¬توانند جنسیت خودشان را قبول کنند، مردانی که دنبال زندگی زنانه هستند و زنانی که می¬خواهند مثل مردان زندگی کنند. ترانس¬سکسوالیسم یک بیماری¬روانی است که در نهایت منجر به تغییر جنسیت می¬شود. تغییر جنسیت ترانس سکسوال¬ها دارای اثراتی می¬باشد. به همین دلیل این بیماری، تغییر جنسیت و عواقب و اثرات آن مورد بررسی فقها، حقوقدانان و پزشکان قرارگرفته است. در این مقاله ضمن بررسی تغییر جنسیت و مباحث فقهی مربوط آن، به مسائلی از این دست پرداخته می¬شود. این¬که ترانس سکسوالیسم چیست؟ آیا امکان تغییر جنسیت وجود دارد؟ آیا تغییر جنسیت از نظر فقها امری جایز است یا خیر؟
With the progress of science and technology ، there have been new problems that experts always arguing and studying about it. One of these problems is the presence of transsexual individuals that physicians and lawyers have taken into consideration . These are persons who have healthy sex organ physically but their mental status is unhealthy، that is to say، they can’t accept their sexuality mentally; Men who follow ladies life and womens who want to live like men.
Transsexualism is a mental illness that leads to Sexuality change finally. Sexuality change of Transsexuals has effects that the jurists، lawyers and physicians are studying about Transsexualism illness ، sexuality change and its results.
In this article، the authors consider examination of sexuality change and its judicial examination.
It means what is Transsexualism? Is there possibility of sexuality change? and Is sexuality change a permissible matter or not based on jurist’s viewpoint?
خلاصه ماشینی:
آنچه که موضوع تغییرجنسیت را از جایگاه ویژه¬ای برخوردار نمود، امکان تغییرجنسیت افراد ترانس سکسوال می¬باشد؛ زیرا که این افراد هیچ مشکل جسمی نداشتنه و دارای اندام جنسی متناسب با جنسیت خویش می¬باشند ولی از لحاظ روانی دچار مشکل هستند؛ یعنی اینکه جنسیت فیزیولوژیک خود را قبول نمی¬کنند به همین علت مورد جراحی تغییرجنسیت قرار می-گیرند، درحالیکه تغییر جنسیت افراد خنثی از گذشته وجود داشته است و موضوع جدیدی نیست.
(رحمانی،معرفی تفصیلی کلمات سدیده، 282) بنابراین به اعتقاد نگارندگان تغییرجنسیت در فردی که سالم است و هیچ مشکلی جسمی یا روحی ندارد، بدلیل این¬که اعضایی از بدن فرد برداشته می¬شود تا اعضای مصنوعی جنسیت مخالف در جای آن قرار گیرد، برای فرد سالم نوعی نقص و ضرر به بدن است که در تحمل این ضرر هیچ نفع و فایده عقلایی وجود ندارد و علاوه بر تحمیل هزینه¬های زیاد و مشکلات روحی و روانی بسیار برای فرد، بدلیل این¬که با ملازمات حرام نیز همراه می¬باشد، حرمت شرعی دارد.
(موسوی بجنوردی،بررسی فقهی حقوقی تغییر جنسیت،26) در نهایت به اعتقاد نگارندگان تغییرجنسیت فی نفسه عمل جایزی است که دلیلی بر منع و حرمت آن در کتاب و سنت وجود ندارد، اما از آنجائی¬که این عمل با ملازمات حرام مانند نگاه به شرمگاه و لمس عورت نامحرم همراه است، ممنوع و در مورد افراد سالم حرام می¬باشد، مگر این¬که فرد سالم هورمون بخورد و از طریق تزریق هورمون جنسیت وی عوض شود که در این صورت چون که تغییرجنسیت وی با ملازمات حرام همراه نبوده، حرام نمی¬باشد.