چکیده:
با اکتشافات جغرافیایی اواخر قرن 15م/9ق ، شرایط حاکم بر خلیجفارس دگرگون شد و ساختارهای پیشین که رونق تجارت و دریانوردی آزاد همراه با تسلط و حاکمیت سیاسی و اقتصادی ایران بر خلیجفارس بود، از میان رفت. کمپانی هند شرقی انگلیس برای نظم دادن به مبادلات بازرگانی اتباع انگلیسی در شرق، با کسب مجوز تجاری از ملکه الیزابت در سال 1600م/1010ق ایجاد شد و پانزده سال پس از آن در بمبئی و کلکته نمایندگی تاسیس کرد. این کمپانی نزدیک به دو دهه پس از تاسیس، خلیجفارس را از جمله مناطق نفوذ خود در کار تجارت برشمرد و برای آن جایگاه ویژهای در نظر گرفت . با شکست و اخراج پرتغال از هرمز (1622م/1032ق)، موقعیت کمپانی هند شرقی انگلیس در منطقه تثبیت شد. در دوره ی حکومت افغانها و عصر نادرشاه (1148-1160ق) با وجود مشکلات و نابسامانیها، تکاپوی تجاری عناصر انگلیسی در سرحدات جنوبی ایران ادامه یافت. با آغاز فعالیتهای سیاسی کمپانی در خلیجفارس از سال 1763م/1177ق، تلاشهای استعمار بریتانیا برای حاکمیت بر خلیجفارس و تقابل و نقض حاکمیت و منافع ملی ایران نمود بیشتری یافت و در دوره ی حکومت زندیه (1175-1207ق) و به ویژه اوایل قاجاریه (1820م/1235ق)، این تلاش ها بیشتر شد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که تلاش برای انزوا، ناتوان سازی و محدودکردن نقش آفرینی ایران در حوزه ی استراتژیک خلیجفارس، در این مقطع سیاست کمپانی هند شرقی انگلیس محسوب می شد.
The conditions the Persian gulf changed dramatically with the geographical discoveries of the late 15th century A.D (9th A.H) and those old and long term structures which guaranteed the flourish of trade and free navigation in the Persian gulf which were politically and economically dominated by Iran faded away. The British East India Company was established to regulate the commercial trades of British colonies in the east، the commercial permission of which was granted by Queen Elizabeth in 1600 A.D/1010 A.H . The company's agencies got started in Bombay and Calcutta 15 years after its primary establishment .
The company، two decades after its establishment took control of the Persian gulf and as result commercially fell under its influence. The Portuguese defeat and expulsion from Hormuz helped a lot in fixing the position of the British East India Company. During the Afghan sovereignty and the age of Nader Shah، despite all the problems and confusion، the British Company continued its activities in southern boundaries of Iran .At the same time when Britain's political activities began in the Persian gulf، the attempts of this colonist government to gain the rule of the Persian gulf and Oman sea and also the violation of Iran's sovereignty and national interests by this government was noticeable more than ever. This issue became more and more evident in the age of Zand dynasty (1175-1203 A.H) and particularly in the early age of Qajar dynasty (1235 A.H). The findings of this research suggest that the most important strategic policy of the British East Indian Company has been to isolate and disable Iran and to limit its role in the Persian gulf.
خلاصه ماشینی:
مسئله ی پژوهش در این مقاله ، بررسی و تحلیل نقش استعماری کمپانی هند شرقی انگلیس ، به عنوان یک متغیر خارجی در تضعیف اقتدار و حاکمیت سیاسی و اقتصادی دولت مرکزی ایران در خلیج فارس ، از آغاز فعالیت های سیاسی کمپانی در این منطقه (١٧٦٣م / ١١٧٧ق ) تا قرارداد صلح عمومی (١٨٢٠م / ١٢٣٥ق ) است .
از آنجا که این کتاب حاوی اشاراتی به تأثیر کمپانی هند شرقی انگلیس در تحولات جاری سواحل ایرانی خلیج فارس ، در فاصله ی سال های حاکمیت کریم خان فصلنامۀ علمی - پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا (س ) 17 زند اســت ، اهمیت خاصی دارد؛ اما نویسنده تمامیت دوره ی کریم خان را مورد بررسی قرار داده و به دوره ی پس از کریم خان زند اشــاره ای نکرده است ؛ لذا جای خالی چنین نوشتاری احساس می شود.
رویکرد مرکانتیلیستی کمپانی هند شرقی در خلیج فارس مرکانتیلیسم ١ که اساس شروع و رشد ساختار مرکز-پیرامونی اقتصاد جهانی ٢ برگرفته از آن است (سیف زاده ، ١٣٧٩: ١٢٤-١٢٦)، به سیاست آن دسته از کشورهای اروپایی گفته می شود که کسب قدرت را از طریق افزایش ثروت ملی ، کنترل تجارت ، کشتیرانی و فعالیت های صنعتی در قرون هفده وهجده میلادی دنبال می کردند٣ (٢٦٢ :١٩٩٨ ,Dickenson).
٣٢ نقش کمپانی هند شرقی انگلیس در تغییر جایگاه سیاسی و اقتصادی ایران در خلیج فارس ٥.