چکیده:
اهمیت زن در جامعه ایلیاتی ترکمان، با گسترش یافتن محدوده ایلی به امپراطوری، ابعاد وسیعتری یافت و تدبیر و نظرات خاتونان ترکمان در اداره امپراطوری، مورد توجه قرار گرفت. خاتونان دربار، به دلیل نگرش ترکمانان به عنصر زن، علاوه بر فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی، فرصت پرداختن به فعالیتهای سیاسی را نیز یافتند. آنها در نقش مادر، همسر و خواهر به نحوی، در تصمیمگیریهای حکومت، نقش فعال و چشمگیری داشتند. آنان، برخلاف بسیاری از زنان حرمسرا در طول تاریخ به ایفای نقش، بهعنوان عناصر پشت پرده اکتفا نکرده و نقشآفرینی خود را به مسائل سیاسی، بهصورت علنی سوق دادند. هرچند زنان سلاطین ترکمان، از نظر مقام سیاسی بهپای خاتونان ایلخانان و ممالیک نمیرسیدند، ولیکن در ساختار اجتماعی و سیاسی از منزلت بالایی برخوردار بودند. در این مقاله صرفا به نقشهای سیاسی زنان عهد ترکمانان، از قبیل وساطت و میانجیگری، شفاعت، مشورت، دخالت در امور حکومتی و جانشینی پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
"(هینتس، 1362: 173) همچنین، پیربوداق که یکی از شجاعترین فرزندان جهانشاه بود، پس از بازگشت از لشکرکشیهای خراسان و استقرار در شیراز و تصرف منطقه وسیعی از حدود بغداد تا ناحیه کرمان، در شیراز، بنای طغیان علیه پدر را گذاشت و برای شهرهای زیر سلطه خود، مالیات سنگینی وضع کرد و قلمرو خارج از سلطه خود را به باد غارت داد و رفتاری کاملا مغایر و متضاد با دوره حکمرانی خود، پیش از فتح هرات با اقوام شهری و روستایی زیر نفوذ خود، نشان داد.
(میرجعفری، 1385: 258) شورش پیربوداق نیز در این دوره خاستگاه شاهزادگی داشته و ناشی از جنبههای روانی و بیاعتمادی و رقابت بین پسران جهانشاه بوده است که سرانجام این شورش نیز، توسط والده پیربوداق، حرم محترم میرزاجهانشاه (جانبیگمخاتون) بعد از آمدوشد بسیار، قرار بدان داد که پیربوداقمیرزا دست از شیراز باز دارد و با اتباع و اشباع و اولاد به جانب دارالاسلام بغداد رفت فرونشست.
در سال بعد، بار دیگر در قاهره در قبال تحویل گرگر، خرپوت و دههزاردینار را مطالبه کرد و بار دیگر اوزونحسن مجبور شد از نقشه خود دست بکشد، اما برای اینکه تاوان از دست رفتن گرگر را بگیرد، به جنگ با اصلانذوالقدر حاکم ابلستین رفت و با خدعه، خرپوت را از چنگ او خارج کرد و برای اینکه از سلطان خوشقدم، در این مورد استمالتی شده باشد، علاوهبر، فرستادن امیرموسیترکمان، حاکم رها به قاهره، اوزونحسن، مادر خود، ساراخاتون را نیز به قاهره فرستاد."