چکیده:
بررسی جریان فکری غلو در دوره امام کاظم7 موضوع اصلی این مقاله است. جریانی که نمایندگی اصلی آن در دست افراد واقفیمسلکی چون محمد بن بشیر کوفی بود. پژوهش حاضر که بیشتر با تکیه بر منابع فرقهشناختی و رجالی تدوین شده، درصدد شناسایی دقیق این فرد و جریان فکری او و نیز دیگر غلات این دوره، از جمله مشبهه و نوع برخورد امام با آنهاست. بررسی این موضوع، نشان میدهد محمد بن بشیر با استفاده از ترفندهایی خاص، عدهای را جذب خویش ساخت و عقاید غالیانه و بسیار افراطی چون الوهیت امام و توقف در ایشان را مطرح کرد و همین امر، سبب برخورد آن حضرت با وی شد. امام کاظم7 برای مبارزه با اندیشههای غالیانه، علاوه بر اعلام برائت از محمد بن بشیر، لعن او، دروغگو خواندن وی، نفرین وی و نهایتا حلال شمردن خون او از یک سو در برابر کسانی که تا آن زمان به جریان غلو پیوسته بودهاند دست به روشنگری زدند و از سوی دیگر نسبت به آیندگان هم هشدار دادند و افزون بر این با اندیشههای غالیانه مشبهه نیز برخورد کردند.
خلاصه ماشینی:
بررسـی این موضوع، نشان می دهد محمد بن بشیر با استفاده از ترفندهایی خاص، عـده - ای را جذب خویش ساخت و عقاید غالیانه و بسیار افراطی چون الوهیت امام و توقف در ایشان را مطرح کرد و همین امر، سبب برخورد آن حضرت با وی شد.
امام کاظم ٧ برای مبارزه با اندیشه های غالیانه ، علاوه بر اعلام برائت از محمـد بن بشیر، لعن او، دروغگو خواندن وی، نفرین وی و نهایتا حلال شمردن خـون او از یک سو در برابر کسانی که تا آن زمان به جریان غلو پیوسته بودهاند دسـت به روشنگری زدند و از سوی دیگر نسبت به آیندگان هم هشدار دادند و افـزون بر این با اندیشه های غالیانه مشبهه نیز برخورد کردند.
علی بن حدید مدائنی می گوید: «فردی نزد امام موسی بن جعفر٧ آمد و گفت : "مـن از محمد بن بشیر شنیدم که می گفت : تو آن موسی بن جعفری نیستی که امـام مـا و حجـت بین ما و خداوند است »٢٩ هرچند سائل (گفت وگو کننده با امام ) در ایـن روایـت بـه عقیـده غالیانه محمد بن بشیر اشاره ندارد، به نظر می رسد محمد بـن بـشیر در حقیقـت بـا انکـار امامت و حجیت امام در بین مردم ، ادعای بالاتری یعنی الوهیت یـا غیبـت امـام را مطـرح کرده و در پاسخ به این پرسش که «اگر موسی بن جعفر٧ غایب شده ، پس این موسـی بن جعفر٧ که زنده است ، کیست ؟» مدعی شده که او موسی بن جعفر حقیقی نیـست ٣٠ .