چکیده:
سوررئالیسم از جمله مکتب های غربی است که بر شعر معاصر ایران، تاثیر فراوان نهاده است. جریان های «موج نو» و «حجم گرا»، بیش از سایر جریان های شعر معاصر از این مکتب تاثیر پذیرفته اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سوررئالیسم بر جریان های شعری موج نو و حجم گرا در ایران است. این مقاله می-کوشد اثبات کند که این جریان ها از نظر تصویر، زبان، موسیقی و تفکر، کاملا تحت تاثیر مکتب سوررئالیسم بوده اند. نگارنده در ابتدای این مقاله، نگاهی مختصر به جنبش سوررئالیسم و اصول این مکتب ادبی داشته، سپس به جریان های شعری موج نو و حجم و نیز اصول مطرح شده در آن ها پرداخته است. در بحث اصلی مقاله، به ویژگی های مشترک شعر حجم و سوررئالیسم، از نظر تصویر، زبان، موسیقی و تفکر فردگرایی توجه شده است. در این مقاله اثبات شده است که ویژگی های تصویری، زبانی و موسیقایی شعر حجم تماما در اشعار سوررئالیستی مشاهده می شود که عبارت اند از: کشف روابط و مناسبات جدید و تجریدی میان اشیا، ایجاد تصاویر پارادوکسی و متناقض نما، استفاده از زبان پیچیده و مبهم، آشنایی زدایی و هنجارگریزی نحوی و گرایش به زبان نثر.
Surrealism has had a great influence on the modern poetry in Iran. Spacementalism (Hajm-geraii) was influenced more than any other poem by surrealism. This style of poetry in Iran was founded by Yadu'llah Royaee. The purpose of this paper is to study Spacementalism (Sheˊre Hajm) according to the Surrealism School. This article tried to prove that the poem (Hajm) is a form of Persian surrealism. Picture، language، music and thought in Sheˊre Hajm have been studied. At the beginning of this article، we briefly discuss the surrealism movement. Then، the history and the statement of Spacementalism are death with. Common characteristics of surrealism and poetry are also considered in this paper. In Hajm Poem، we see paradoxical images، ambiguous language and defamiliarization; the same features are observable in surrealism. These issues are documented in this article.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله اثبات شده است که ويژگي هاي تصويري، زباني و موسيقايي شعر حجم تمام در اشعار سوررئا يستي مشاهده مي شود که عبارت اند از: کشف روابط و مناسبات جديد و تجريدي ميان اشيا، ايجاد تصاوير پارادوکسي و متناقض نما، استفاده از زبان پيچيده و مبهم ، آشنايي زدايي و هنجارگريزي نحوي و گرايش به زبان نثر.
٢. پيشينة تحقيق دربارة تأثير مکتب ادبي سوررئاليسم بر ادبيات ايران، پژوهش هاي بسياري صورت گرفته است ، ولي در اين پژوهش ها اغلب پژوهشگران و منتقدان ادبيات فارسي به مطالعه و بررسي 1 pacement 140 تطبيقي متون کلاسيک عرفاني از ديدگاه سوررئاليستي پرداخته اند؛ از جملة اين پژوهش ها مي توان به اين مقالات اشاره کرد: رحمان مشتاقمهر و همکار در مقاله اي با عنوان «پيشينة مباني سوررئاليسم در ادبيات عرفاني » (١٣٨٩)؛ عليرضا اسدي و همکار در پژوهشي با عنوان «سوررئاليسم در حکايت هاي صوفيانه » (١٣٩١)؛ مريم خليلي جهانتيغ و همکار در مقالة «تشابهات صوري ادبيات سوررئاليستي در تذکرةالاولياي عطار» (١٣٩١) و نيز ناصر علي زاده و همکار در تحقيقي با عنوان «مطالعة تطبيقي خرق عادت در ادبيات عرفاني و سوررئاليستي » (١٣٩١)، به بررسي موارد ذکرشده پرداخته اند.
گفتني است علاوه بر مطالعة تطبيقي ادبيات عرفاني و سوررئاليستي ، مقاله اي هم از ديدگاه بلاغي در زمينة مکتب سوررئاليسم به زبان فارسي در دانشگاه فردوسي نوشته شده است ؛ با عنوان «ويژگي هاي تصوير سوررئاليستي » (١٣٨٥) تأليف محمود فتوحي ؛ اما تاکنون شعر معاصر، به ويژه جريانهاي موج نو و حجم از ديدگاه سوررئاليستي مورد مطالعة پژوهشگران ادبيات فارسي قرار نگرفته است .