چکیده:
بر مبنای اسناد تاریخی، احداث مجموعههای عظیم معماری و شهرکهای اقماری در تبریز عهد ایلخانی در سراسر تاریخ معماری و شهرسازی شرق اسلامی بالاخص ایران کمنظیر و کمسابقه بوده است. این توسعه مجموعههای معماری و شهرکهای مهندسیساز ارتباطی مستقیم با افزایش جمعیت و گسترش تجارت بینالمللی در قلمرو پادشاهی پهناور ایلخانان داشته است. متاسفانه زلزلههای مهیب سالهای 997 و 1143 و 1193 ه. ق. تبریز را درهمکوبید؛ و به تلی از خاک تبدیل کرد؛ و از آن چیزی بر جای نگذاشت؛ بنابراین، مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که آیا دانش معماری و شهرسازی میتواند بر مبنای اسناد تاریخی، ساختارهای شکل دهنده تبریز عهد ایلخانی را بازشناسی کند؟ نگارنده با استفاده از رهیافت تاریخی و با مراجعه به متون اصلی و دست اول مورخان و سیاحان سدههای هفتم تا نهم هجری قمری چون آثار خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی و حمدالله مستوفی قزوینی سعی کرده این ساختارها را تا حد امکان بازشناسی کند. بر مبنای اسناد تاریخی، ساختار شهری تبریز عهد ایلخانی از سه ناحیه شهری کاملا برنامهریزی شده و با کارکردهای تعریف شده شهری و مجموعههای معماری عامالمنفعه شکل میگرفته است؛ که در آن، شهر تبریز به عنوان ناحیه مسکونی توده رعایا و مرکز اصلی صنعت و تجارت و نیز مرکز ثقل شبکه بازارهای شرقی ایلخانان؛ شهرک غازانیه به عنوان ارگ حکومتی و مرکز فعالیتهای سیاسی و تجارت با اروپا و همچنین ناحیه مسکونی سلطنتی؛ و شهرک رشیدیه نیز با هدف فعالیتهای فرهنگی و دینی و ناحیه مسکونی طبقه نخبگان اجتماعی برنامه ریزی، طراحی و احداث شده بودند.
Historically، the construction projects of giantic architectural complexes as well as satellite suburbs in the Ilkhānid Tabriz، after the Ghāzān Khān’s reforms، are brilliant and less comparable in the history of architecture and urbanism in the Islamic orient، particularly in Iran. Such development of architectural complexes and well- designed suburbs، directly، were caused by increasing population and growing international trading in the extended realm of Ilkhānid Empire. Alas! Three terrible earthquakes in 1588، 1730 and 1780 destroyed the Ilkhānid Tabriz and converted her into tells of ruins، totally. Historically، in consequence، the basic objectivity matter of the authors is to recognize and realizing of architectural structures and urban plan of Ilkhānid Tabriz. Their historical approach، by means of Ilkhānid primary resources of the 13th-15th centuries، as Hamd-allāh-Mustawfi of Qazwin andKhwādjeh Rashid Al-din Fazl-allāh Hamadāni، keep on trying to answer such objectivity. So، historically، the urban structure of Ilkhānid Tabriz was based upon three different designed areas which had exclusive urban function as well as public- charity complexes. Of these، Tabriz was the industrial and residential area for ordinary people in addition to her basic character for controlling the oriental markets of Ilkhānid’s realm. Meanwhile، Ghāzāniyyā were being used as the royal acropolis، diplomatic residential area and controlling the occidental markets of Ilkhānids. But، Rashidiyyā had been designed as the academic town for residency of social elites as well as scholar، religious and cultural activities
خلاصه ماشینی:
"ir مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که آیا دانش معماری و شهرسازی میتوانـد، علـی- رغم فقدان داده های باستان شناختی، و صرفا بر مبنـای اسـناد تـاریخی، سـاختارهای شـکل دهندة تبریز عهد ایلخانی را بازشناسی کند؟ نگارنده برای بررسی جواب این سـئوال و البتـه در غیاب اطلاعات کاوش های باستان شناختی، از روش تاریخی استفاده کرده و با مراجعه بـه متون اصلی و دست اول مؤرخان و سیاحان سده های هفتم تا نهم هجری قمری، برای مثال آثار خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، حمدالله مستوفی قزوینی و ابوالقاسم کاشـانی، ایـن ساختارها را تا حد امکان بازشناسی کنند.
(1355 نتیجه به استثناء ارک علیشاه تبریز، هنوز اطلاعات باستان شناختی کافی دربارة پلان سازه ها و ساختارهای معماری و شهرسازی تبریز عهد ایلخانی در دست نیست ؛ با این حال ، بر مبنـای منابع اصلی تاریخ عهد ایلخانی بالاخص آثار قلمی کسانی چون خواجه رشیدالدین فضـل الله و حمدالله مستوفی قزوینی و ابوالقاسم کاشانی، میتوانیم کـه سـیمای شـهری تبریـز عهـد ایلخانی و شهرکهای اقماری رشیدیه و غازانیه را بر پایۀ سه کارکرد اساسا متفـاوت از هـم دیگر بازسازی کرده ؛ و ساختارهای اصلی معماری آن ها را بازشناسی کنیم ؛ به طوری کـه بـر اساس برنامه ریزی و طراحی مهندسان این دوران ، و البته با محوریت مجموعه های معمـاری عظیم عام المنفعه ، شهر تبریز به عنوان ناحیۀ مسکونی توده های رعایا، صنعت گـران ، پیشـه - وران و بازاریان و مرکز اصلی صنعت و تجارت و مرکز ثقل شـبکۀ بازارهـای شـرقی قلمـرو ایلخانان ؛ شهرک غازانیه به عنوان ارگ حکومتی، اقامتگاه سلطنتی و مرکز تجارت با اروپـا و شهرک رشیدیه نیز با هـدف فعالیـت هـای علمـی و فرهنگـی و دینـی و سـکونت نخبگـان اجتماعی، برنامه ریزی، طراحی و احداث شده بودند."