چکیده:
تصمیمگیری رفتاری یکی از موضوعات جدید است که در حال حاضر مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است. این الگو ضمن انتقاد به شیوه تصمیمگیری عقلایی، معتقد است به دلیل اینکه فرآیند گرفتن تصمیم بیشتر تحت تاثیر ویژگیهای ذهنی و رفتاری است، دیدگاه عقلایی در تصمیمگیری چندان کارایی ندارد. برای این منظور نگرش رفتاری با استفاده از «نظریه چشمانداز» به دنبال ارزیابی الگوی واقعی تصمیمگیری است. با توجه به نقش و اهمیت تصمیمگیری در مدیریت سازمانها، در این مقاله الگوی تصمیمگیری مدیران صنایع استان فارس با استفاده از تئوری چشمانداز و نگرش رفتاری، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این کار ابتدا با انتخاب یک نمونه آماری از مدیران بخش صنعت، دادههای اولیه با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شد، سپس مقدار اولیه پارامترهای اثرگذار در تئوری چشمانداز با استفاده از روش حداقل خطا برآورد شد و در مرحله بعد با بهکارگیری روش «نیوتون رافسون» مقدار اولیه پارامترهای محاسبهشده، بهینهسازی شد و بر این اساس الگوی تصمیمگیری مدیران بر اساس تئوری چشمانداز مدلسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد که نقش الگوی رفتاری در تصمیمگیری که بر اساس شاخص تغییر حساسیت سود و زیان در تئوری چشمانداز ارزیابی میشود، بسیار مهم است؛ به طوری که این تغییر حساسیت در منطقه زیان نسبت به منطقه سود بیشتر است. همچنین، مطلوبیت کاهش زیان برای مدیران بیشتر از افزایش سود است؛ به طوری که نمونه مورد بررسی حساسیت بیشتری نسبت به کاهش زیان در مقایسه با افزایش سود دارد.
خلاصه ماشینی:
برای این کار ابتدا بـا انتخاب یک نمونه آماری از مدیران بخش صنعت ، داده های اولیه با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شـد، سـپس مقدار اولیه پارامترهای اثرگذار در تئوری چشم انداز با استفاده از روش حداقل خطا برآورد شد و در مرحله بعـد بـا به کارگیری روش «نیوتون رافسون » مقدار اولیه پارامترهای محاسبه شده ، بهینـه سـازی شـد و بـر ایـن اسـاس الگوی تصمیم گیری مدیران بر اساس تئوری چشم انداز مدلسازی شد.
نتایج پژوهش نشان داد که نقـش الگـوی رفتاری در تصمیم گیری که بر اساس شاخص تغییر حساسیت سود و زیان در تئوری چشم انداز ارزیابی میشـود، بسیار مهم است ؛ به طوری که این تغییر حساسیت در منطقه زیان نسبت به منطقه سود بیشتر است .
یکی از این تئوریها کـه جایگاه مطلوبی را در این زمینه به خود اختصاص داده و مورد توجه مراکز علمی قـرار گرفتـه اسـت ، «تئـوری چشم انداز٣» است که توسط کانمن و تورسکی ٤ برای بررسی الگوی تصمیم گیری رفتاری ارائه شد.
با شکل گیری مکتب اقتصادی کلاسیک ها(١٧٥٠)، ارتباط این مکتب بـا حـوزه هـای مختلـف علوم اجتماعی ، از جمله روان شناسی و جامعه شناسی بسیار گسـترده شـد، امـا بـه دلیـل جـذابیت روش های کمی در اقتصـاد و مـالی، تحقیقـات گسـترده ای در زمینـه کـاربرد علـوم رفتـاری در فرآیندهای کسب وکار انجام نشد و بیشتر تلاش صاحب نظران برای کاربرد الگوهـای عقلایـی در تصمیم گیریها بود.
Wu and Gonzalez (رجوع شود به تصویر صفحه) برای نشان دادن حساسیت تابع احتمال وزنـی بـه پارامترهـاĝ وĝ، در شـکل شـماره ٣ تـأثیر تغییرات این پارامترها بر انحنای منحنی و افزایش یا کاهش تـابع احتمـال وزنـی نشـان داده شـده است .