چکیده:
تعلیم و تربیت یکی از برجسته ترین درونمایه ها و اغراض شعر فارسی است. این نوع ادبی، بیش از دیگر انواع، ذهن و زبان شاعران و سخنوران ادب فارسی را به خود مشغول کرده است. وحشی بافقی علیرغم اینکه شاعری وقوع پرداز بوده و عنصر غالب اشعار او عشق است ولی بخش عمده ای از ابیات و اشعار خود را چه در خلد برین که اثری تعلیمی ـ اخلاقی است و چه در دیگر منظومه ها و قالبهای شعری اش به موضوع تعلیم و تربیت اختصاص داده است. او مدتی به مکتب داری اشتغال داشته و پارهای از موازین و شیوه های تعلیم و تربیت که در نظر مربیان امروزی این فن نیز پذیرفته شده است در اشعارش انعکاس یافته است. مهمتر از آن، تبیین مفاهیم و فضایل دینی و اخلاقی چون قناعت، جود و بخشش، عدل و انصاف و تحسین آنها و تشریح رذایل اخلاقی چون تظاهر، کبر، حرص و حسد و تحذیر از آنها، از جمله موضوعاتی است که جنبه تعلیمی و اخلاقی شعر او را برجسته کرده است. در میان مفاهیم اخلاقی و ارزشی، مباحثی نه چندان دلپسند چون تن دادن به حقارت و ذلت نیز در شعر او به چشم می خورد که شاید این امر بیشتر ناشی از پیروی او از سنن ادبی رایج در شعر فارسی باشد. این مقاله بر آن است که دیدگاه های اخلاقی و تربیتی وحشی را با استناد به اشعار وی بررسی و ارزیابی کند و بسامد آنها را به شکل جدول و نمودار بر اساس روش تحلیل آماری نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
وحشي بافقي که فقر و تنگدستي بر تمام زندگي او سايه افکنده و درد نيازمندي را با تمام وجود چشيده است ، شايد بيش از ديگر سخن وران ادب فارسي به تأثير شـگرف اين خوي انساني و ارزش والاي آن واقف بوده و به همين سبب اشعار و ابيات بسياري را در تحسين و ترويج اين صفت اخلاقي اختصاص داده است : به سنگي بخشد آن ســـان اعتبـاري که بر تـاجــش نشــاند تاجــداري به خاک تيرهاي بخـــشد عطـــايش چنـان قدري که گـردد ديـده جايش در نابســته احســان گشــاده اســت به هرکس آنچه مي بايست داده اسـت (494) وحشي علاوه بر اذعان به جايگاه ارزشي احسان و نيکـي، ايـن خـوي پـسنديده را درمان حرص و آز مي داند و مي گويد: مــايل ســـيم و زر عالم مبــــاش داغ دل از حــسـرت درهــم مبــاش باش در ايـوان کـرم صــفنـشـــين ريــز چــو همـــيان درم از آســتين (410) او که هم به سبب فقر عمومي و هم به جهت اينکه منشأ ثروت را قدرت مي داند و هم بنا به علل و عوامل مختلفي که نگاه شاعران را به دربار امرا و صاحب منصبان سوق مي دهد، در زمينۀ بذل و بخشش ، مخاطبـانش را از ميـان شـاهان و حاکمـان روزگـار برگزيده است .
او حتي در غزليات که سنت شعري ايجـاب مـي کنـد در برابـر معـشوق، خاکـساري، حقارت و ذلت پيشه کند، نمي تواند همت والاي خود را پايمال احـساسات زودگـذر خود قرار دهد و وارستگي خود را به فراموشي بسپارد: وحشي رياض همت ما زان فزون تر است کاوراق سبز چرخ شود برگ تـاک مـا (12) اين شاعر مداح که غالباً در مدايحش حد اعتدال را نگه داشته اسـت ، در مواجـه بـا ممدوح خود نيز اين ويژگي اخلاقي را براي او مهم مي شمارد: بـــه عـــوارض جماعـــتي نازنـد کــه اســيران نعمــــت و نازنــــد هرکه همچون تو همتش عـالي اسـت فــارغ از کيــسه پــر و خــالي اســت (365) ٤-١-٣- عدل و انصاف دادگري و پرهيز از ستم يکي از خصايص انساني است که هم در مراودات شخصي و هم در مناسبات اجتماعي جامعه بشري نقش برجسته اي دارد.