چکیده:
یکی از راه های شناخت ادبیات داستانی سنتی فارسی، بررسی آن با شیوه های علمی جدید و اعمال تحلیل های ساختارگرایانه بر روی متون روایی است .دربارةتکنیک داستان پردازی نظامی کمتر مطلب درخور توجهی یافت می شود. این مقاله کوشیده است تا با عنایت به عناصر تشکیل دهندة ساختار حکایات (اعم از موضوع، شخصیت پردازی، نقطۀ اوج و...) به تفکیک و طبقه بندی آنها بپردازد.بحث در جنسیت اشخاص، طبقۀ اجتماعی اشخاص، کم و کیف حضور اشخاص، نقد شیوه های روایت و انواع گفت و گوها در خمسۀ نظامی از دیگر مطالبی است که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است .
خلاصه ماشینی:
"دهلیــز فــسانه چــون بــود تنــگ گــردد ســخن از شــد آمــدن لنــگ این آیت اگر چه هست مـشهور مـشهور تفــــسیر نــــشاط هــــست ازو دور نـــه بـــاغ و نـــه بـــزم شـــهریاری نــه رود و نــه مــی نــه کامکــاری بــر خــشکی ریــگ و ســختی کــوه تـــا چنـــد ســـخن رود در انـــدوه ایـــن بـــود کـــز ابتـــدای حالـــت کـــس گـــرد نگـــشتش از ملالـــت گوینــــده ز نظــــم او پرافــــشاند تــا ایــن غایــت نگفتــه زان مانــد (همان :١٤٤) تنها صحنه ای که در داستان جلوه گری می کند، بزرگ شدن عاشق و معشوق با هم از کودکی و جداشدن در جوانی است و در ادامه به توصیف صحنه های دیگر از جمله صحنۀ جنگ نوفل با قبیلۀ لیلی می پردازد.
در دام فتاده آهویی چند محکم شده دست و پای در بند صیاد بدین طمع که خیزد خون از تن آهوان بریزد (همان :٣٨٣) و در توصیف رفتن ابن سلام به خانۀ لیلی در ابیاتی به تمام رسوم و آداب ازدواج در قدیم اشاره می کند و می گوید: آمد ز پی عروس خواهی با طاق و طرنب پادشاهی آورد خزینه های بسیار عنبر به من و شکر به خروار وز نافۀ مشک و لعل کانی آراسته برگ ارغوانی از بهر فریشهای زیبا چندین شترش به زیر دیبا وز بختی و تازی تکاور چندان که نداشت عقل باور زان زر که به یک جوش ستیزند می ریخت چنان که ریگ ریزند (همان :٣٩١) کشمکش در ابتدای داستان کشمکش و درگیری دو قبیله بر سر عشق لیلی و مجنون خواننده را به تاسف و اندوه دچار می سازد."