چکیده:
خویش کاری ها و شخصیت پردازی دو رکن اساسی در داستاننویسی است . خویش کاری ها به پاره ای از عملکردهای محدود برای پیش برد سیر طبیعی داستان و شخصیت پردازی به نحوة گزینش ، چیدمان و ورود شخصیت ها به داستان و نقش شخصیت ها در داستان می پردازد. پژوهش حاضر به بررسی خویش کاری ها برمبنای دیدگاه پراپ و نحوة شخصیت پردازی بر مبنای دیدگاه پراپ و ریمون-کنان در داستان حضرت سلیمان (ع ) در متن قرآن پرداخته است . نتایج حاکی از این است که : (١) علیرغم استفاده از خویش کاری های مشابه داستانهای عامیانه ، پاره ای از خویش کاری های قرآن کریم از لحاظ تیپ با تقسیم بندی پراپ مطابقت کامل ندارد. (٢) این خویش کاری ها هدفمند، مختصر، و در مواردی معنوی - اند. (٣) داستانهای کوتاه ذکر شده دربارة سلیمان(ع ) در قرآن همه یک حرکت دارند. به جز داستان ذکر شده در سورة انبیاء که از طریق خویش کاری کار دشوار بسط یافته ، در سه داستان دیگر بسط از طریق خویش کاری کار دشوار و کشمکش -پیروزی دیده نمی شود. علاوه بر این ، علی رغم ماهیت متفاوت بعضی از خویش کاری ها با تحلیل پراپ ، شاهد تطابق نسبی الگوهای این داستانها با الگوهای چهارگانه ی پراپ هستیم . (٤) تفاوتهای کشف شده در تحلیل شخصیت پردازی از جمله : یاریگری موجودات شریر برای قهرمان نیز موید ماهیت متفاوت این داستانها با افسانه هاست .
خلاصه ماشینی:
با توجه به آنچه بیان شد، این پژوهش درصدد است تا: (١) به تجزیه و تحلیل خویش کاریهـای بـه کار گرفته شـده در داسـتان حضـرت سـلیمان (ع) در قـرآن بپـردازد، (٢) ایـن خـویش کـاریهـا را بـا خویش کاریهای یافت شده توسط پراپ مقایسـه کنـد و (٣) شـباهت هـا و تفـاوتهـای احتمـالی بـین خویش کاریهای داستان حضرت سلیمان (ع) و خویش کاریهای کشف شـده توسـط پـراپ را مشـخص کند، (٤) به تجزیه و تحلیل شخصیت های داستانی در داستان حضرت سـلیمان (ع) در قـرآن بپـردازد، (٥) ویژگیهای این شخصیت ها را مشخص کند: زن یا مرد بودن، مثبت یا منفی بـودن و...
(٤٠) ترتیب کنش ها به صورت زیر است : (رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتیجه تحلیل این داستانها نشان میدهد که علیرغم اینکه خویش کاریهای کلی آن در قالـب ارائـه شـده توسط پراپ میگنجد، بعضی از تیپ های (انواع فرعی) خویش کاریها با موارد یافت شـده توسـط پـراپ (نک : پراپ، ترجمه ی بدرهای، ١٣٦٨: ٢٧٨-٢٧١) مطابقت ندارد، به طور مثال از نظر پراپ خویش کاری کلی Aکه بر شرارت دلالت دارد به خویش کاریهای فرعی که انواع شرارت را مـیرسـاند، طبقـه بنـدی میشود، مانند A٣ که بر خراب کردن خرمن و A١٢ که به جایگزین کردن دروغین دلالت دارد و غیـره.
در داستان حضرت سلیمان (ع) گروهی از جنیان که خود قرآن نیز آنها را با صفت شریر معرفی کرده است برای اینکه ایـن پیـامبر بـه اهـدافش برسـد بـه او خـدمت میکنند (انبیا، ٨٢)؛ ج) اطلاق واژة شریر به کسانی که مرتکب اشتباهی میشوند نیز جای تردیـد دارد، مثلا اگرچه در تحلیل ارائه شده از این داستانها، ملکۀ سبا به عنوان شریر در نظـر گرفتـه شـده اسـت ، بااین حال ماهیت شخصیت او متفاوت از جادوگران و ...