چکیده:
باروری واژه ای پر معنایی است که از گذشته تا به امروز نگاه های زیادی را بـه خـود جلـب کرده است . باروری یا توانایی داشتن فرزند، موفقیت در تولید مثل و آغاز تولدی دوبـاره بـرای زوجین و نقطه مقابل آن یعنی ناباروری با ایجاد اشکال و اختلال در تولید مثل همواره به عنوان پدیده ای گاه قابل درمان و گاه غیر قابـل درمـان ، پیامـدهـای متعـددی را نـا خواسـته در مقابـل زوجین قرار خواهد داد. برخی از این پیامدها فردی است ؛ ازجمله اختلالات روحی و روانـی و برخی اجتماعی ؛ مانند طلاق ، سرزنش اطرافیان که تاکید ما در این مقاله بـر آثـار اجتمـاعی آن است . جامعه آماری تحقیق ، کلیه زنان متاهل ١٨ سال به بالا که در سن باروری هسـتند، بـوده و نمونه ما ٤٠٣ نفر است که به وسیله پرسشنامه مورد سوال قرار گرفته اند. در این تحقیق ، ٧ فرضیه مورد آزمون قرار گرفـت کـه در آن رابطـه بـین متغیـرهـای مسـتقل و وابسـته از جملـه ؛ نـازایی برسرزنش اطرافیان ، اختلاف زن و شوهر، بیمـاری هـای روحـی و روانـی ، طـول مـدت ازدواج ، تشویق به طلاق ، تشویق به ازدواج مجدد وتشویق به پذیرش فرزند خوانده بررسـی شـده اسـت که نتایج تحقیق بیانگر آن است که زوجین نازایی که مورد سرزنش اطرافیان قـرار نگرفتـه انـد، فاقد اختلاف و درگیری ناشی از نازایی بوده اند. همچنین ، این مساله باعـث ایجـاد بیمـاری هـای روحی و روانی میان آنها نشده است . از طرف دیگر، طول مدت ازدواج بر بـاروری آنهـا تـاثیر داشته و گاه نازایی آنها باعث شده از طرف دیگران به طلاق ، ازدواج مجـدد و پـذیرش فرزنـد خوانده تشویق شوند.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، با توجه به اين که ناباروري به نوبه خود اثر مخرب و ناگواري را بر زندگي زوجين نابارور در ابعاد مختلف فردي و اجتماعي به همراه دارد و با توجه به اهميت و جود فرزند به خصوص در ميان فرهنگ اصيل خانواده هاي ايراني که به نوعي استحکام و تداوم ازدواج را در وجود کودکي جستجو مي کنند که قدم به کانون خانواده مي گذارد، ما نيز بر آن شديم که اين مسأله مهم و پيامدهاي حاصل از آن را در ميان خانواده هايي که به طريقي با مشکل نازايي دست به گريبان هستند، را بررسي کنيم .
در مطالعه خود ١٦٠ زوج نازا را که جهت درمان به مرکز رويان تهران مراجعه کرده بودند به عنوان نمونه انتخاب کردند و از طريق پرسشنامه معيارهايي همچون نازايي به مدت يک سال ، عدم داشتن فرزند و ازدواج مجدد و غيره را مورد سؤال قرار داده و نتايج نشان داده که مردان نيز به مانند زنان به داشتن فرزند علاقه داشته و در تشخيص پيگيري و درمان نازايي تلاش مي کنند.
در اين تحقيق ، ٣٨٣ نفر از زنان شهر يزد با استفاده از پرسشنامه مورد سؤال قرار گرفته اند و نتايج نشان داده بود که عواملي همچون ؛ قرار گرفتن در عصر فناوري اطلاعات و تحصيلات وغيره ، فرصت هايي را عايد زنان و مردان مي کند که با داشتن فرزند سازگار نبوده و ميزان اشتغال بالاي زنان باعث استقلال و برابري آنها شده است .
سومين فرضيه : به رابطه بين بيماري هاي روحي ، رواني و نازايي مربوط مي شود که با بررسي از طريق آزمون t دو گروه مستقل مورد تاييد قرار نگرفته است .