چکیده:
مذهب اقتصادی اسلام یکی از شاخههای دانش اقتصاد اسلامی است. از بحثهای مقدماتی مهم در این شاخه از دانش اقتصاد اسلامی تعریف و روش آن است. مقاله پیش رو تعریف و روش کشف مذهب از دیدگاه شهید صدر; را تبیین و نقد کرده و سرانجام به نتیجههای زیر میرسد:
الف) مذهب اقتصادی اسلام عبارت است از قواعد ثابتی که زیربنای فقه و اخلاق اقتصادی است و از منابع (آیهها، روایتها و عقل) استنباط میشوند و برای تنظیم روابط اقتصادی در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف در جهت رفع مشکلها و دستیابی به هدفهای اقتصادی وضع شدهاند.
ب) سه راه معتبر برای کشف مذهب اقتصادی وجود دارد:
1. کشف اصول مذهب به عنوان زیربنا از احکام اخلاقی و فقهی مستنبط مجتهد به عنوان روبنا از راه استدلال انّی.
2. استنتاج اصول مذهب به عنوان روبنا از آموزههای هستیشناسانه به عنوان زیربنا از راه استدلال لمّی.
3. استناد به نصوصی که به صورت مستقیم به یک اصل تصریح کردهاند.
Islam’s economic doctrine is a branch of Islamic economics science. Two of the preliminary important topics in this branch of Islamic economics science are its definition and methodology. The present article explicates and examines the definition and methodology of discovering the doctrine in the viewpoint of Martyr Sadr. The results are as following:
Islam’s economic doctrine consists of some fixed rules being the infrastructure of Fiqh and economic ethics, being inferred from the sources (Quranic verses, hadiths, and reason), and having been established for adjusting the economic relations in the three spheres of production, distribution, and consumption in order for the problems to be solved and the economic goals to be achieved;
There are three reliable methods for discovering the economic doctrine:
Discovering the doctrinal principles as the infrastructure, via Enni argumentation, from a Mojtahed’s inferred ethical and jurisprudential verdicts as the superstructure;
Inferring the doctrinal principles as the superstructure, via Lemmi argumentation, from the ontological teachings as the infrastructure; and
Adducing the texts which directly specify a principle.
خلاصه ماشینی:
"افزون بر این شهید صدر( فقط قواعدی که زیربنای احکام الزامی فقهی هستند را جزو اصول مذهب میداند؛ در حالی که به نظر میرسد باید احکام فقهی و اخلاقی ثابت هر دو، منبع کشف قواعد مذهبی باشند؛ از این رو مذهب اقتصادی را چنین تعریف میکنیم: مذهب اقتصادی اسلام عبارت است از قواعد کلی و ثابتی که از منابع (آیهها، روایتها و عقل) استنباط میشوند و زیربنای فقه و اخلاق اقتصادی اسلامی بوده و برای تنظیم روابط اقتصادی در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف در جهت رفع مشکلها و دستیابی به هدفهای اقتصادی وضع شدهاند.
ابتدا به نظر میرسد که وظیفه ما آن است که نصوص قرآن کریم و سنت را به هدف استنباط اصول مذهب اقتصادی تجمیع کرده و سرانجام این اصول را کشف کنیم؛ اما کشف اصول مذهب یک فهم بسیط نیست؛ زیرا مفهومها و احکام باید از نصوص به دست آید و نصوص مضمونشان اغلب صریح و واضح نیست؛ بلکه در بیشتر نصوص مضمون پنهان است یا مضمونهای گوناگون و غیرمرتبط به هم است؛ بنابراین فهم نص و کشف اصل مذهبی که زیربنای تعدادی از نصوص میباشد نیازمند اجتهاد پیچیدهای است؛ از اینرو، لازم است درباره مذهب اقتصادی اسلام از حقیقتی پرده برداریم و خطرهایی که در راه کشف مذهب وجود دارد را گوشزد کنیم؛ اما حقیقت آن است که صورتی که از مذهب اقتصادی ترسیم میکنیم، نتیجه اجتهاد خاصی در فهم نصوص، جمعآوری، ترتیب و تنسیق آنهاست و چون اجتهاد خطاپذیر میباشد، ممکن است صورتی که از مذهب حاصل میشود به صورت کامل همان صورت واقعی مذهب نباشد؛ از این رو اندیشهوران اسلامی ممکن است بر اساس اجتهادهای گوناگونی که دارند، صورتهای گوناگونی را از مذهب ترسیم کنند."