چکیده:
اباحهگری به معنای ولنگاری و بیمبالاتی دربرابر آموزهها، ارزشها و شعایر دینی،
آفتی بسیار خطرناک و زیانآور است که جامعه دیندار را تهدید میکند. این پدیده در
جامعه ما به خاطر تلاشهای مستمر دین ستیزان بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با
کمک ابزارهای نوین تبلیغی در حال گسترش است. نگارنده در این مقاله پس از بررسی
مفهوم اباحهگری به بررسی پیشینه تاریخی آن پرداخته و انواع اباحیگری روزگار ما و
نمودهای آن را مورد بررسی قرار داده است. به نظر ما حداقل سه عامل در پیدایش و نیز
گسترش پدیده اباحیگری نقش دارند که عبارتند از: 1.عوامل باورشناختی؛ 2. عوامل
روانشناختی؛ 3. عوامل جامعهشناختی. اعتقاد به مهربانی مطلق خداوند و بسنده بودن
محبت اهلبیت (ع)، ازجمله عوامل باورشناختی، نگاه بدبینانه به دستگاه معرفتشناسی
دینی ازجمله علل روانشناختی و پدیده جهانی شدن
و فقر و فاصله طبقاتی ازجمله عوامل جامعهشناختی به شمار میروند که در این مقاله
مورد بازکاوی قرار گرفتهاند. در پایان مقاله نیز به طور مختصر برخی راهحلها
ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"آیا وضعیت کنونی که در گوشه و کنار جامعه ما به چشم میخورد و بیاعتنایی به بخشی از شعایر دینی که در طیفی از مردم بویژه نسل جوان مشهود است، افزون بر عوامل واقعی، از عوامل کاذب و دسیسههای شیطانی ناشی نشده است؟ به نظر نگارنده، پدیده اباحیگری به عنوان آفتی جانکاه برای دینداری، ازجمله مباحث بسیار ضروری است که نیازمند بازپژوهی عمیق، همهجانبه و گسترده است و جا دارد در مراکز حوزوی و دانشگاهی در قالب پایاننامههای علمی و مبتنی بر روشهای علمی و آماری دنبال شود.
آنان بسان مرجئه البته با نگاهی دیگر این جمله را شعار خود ساختهاند: «حب علی حسنه لا یضر معها سیئه و بغضه سیئه لا تنفع معها حسنة» پیدا است که اگر شخصی غیر متعمق در آموزههای دینی به چنین باوری برسد که تنها راه نجات، محبت قلبی اهلبیت (ع) بوده و با داشتن یا ادعا کردن چنین محبتی هر کاری برای او روا است، دیگر به هیچ روی نمیتوان پایبندی به شریعت با انجام کامل واجبات و ترک محرمات را از او انتظار داشت.
او روزی را بدون اندیشه و اندوه این فقر به شب نمیرساند و ذهن او در هر حال مشغول یافتن راهحل برای این پدیده شوم است؛ چنانکه به فرمایش امام علی (ع) ذهن او از کارآیی بازمانده و از بیان مقاصد خود و اثبات ادعاهای خویش به رغم سرشار بودن از هوش و فکر، عاجز میماند: «الفقر یخرس الفطن عن حجته»[lxxii] آیا با چنین دلمشغولی و ذهن اشتغالی میتوان از چنین شخصی انتظار داشت که در زندگی روزمره و لابهلای کارهای خود، سهم لازم دینداری را بپردازد و شعایر دینی را مراقبت کند و مثلا به خواندن نماز یا سر وقت خواندن آن اهتمام داشته باشد یا درباره نهی از رفتارهای غیرشرعی فرزندانش حساسیت به خرج دهد؟!"