چکیده:
یورشهای ویرانگر چنگیز باعث نابودی زنجیرهای از شهرها و آبادیهای ماوراءالنهر شد که پیش از آن از رونق و شکوفایی کمنظیری برخوردار بودند. در تقسیمات خاندان چنگیزی، این منطقه به خاندان جغتای اختصاص یافت که بین سالهای 624هـ.ق/ 1227م تا 763هـ.ق/1362م بر آن حکم راندند. جغتاییان مظهر و نماینده مغولان صحراگرد و وفادار به سنن اجدادی خود به شمار میآمدند که زندگیشان در پناه یاسا معنا مییافت. جغتای (حک. 624ـ640هـ.ق/ 1227ـ1242م) در دوران حکومت چنگیز، مأمور اجرای دقیق یاسا و دستورات چنگیزخانی بود. او به واسطه اتخاذ سیاست ضد اسلامی و تحمیل یاسای مغولی بر مردمان تحت قلمرو حکومتی خود، به دشمن سوگندخورده مسلمانان معروف شد. پس از او، شاهزادگان مغولی «اولوس جغتای» با کنار گذاشتن دین آبا و اجدادی خود، به اسلام روی آوردند. با اسلام آوردن جغتاییان، برخی آداب و رسوم شمنی نیز به چالش کشیده شد و نفوذ گروههای مسلمان، به ویژه صوفیان، گسترش یافت. مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی، روند اسلامپذیری خانهای اولوس جغتای در ماوراءالنهر را بررسی کرده، اثرات آن را بر جامعه آسیای مرکزی ارزیابی میکند.
خلاصه ماشینی:
"روند اسلام پذیری در میان خاندان جغتای با آن که جغتای در اجرای مفاد یاسا به سخت گیری معروف بود و «یاسای باریک کـه بر امثال مردم تازیک ، تکلیف مالایطاق بودی دادی »،٣٧ او نیز برای اداره اولوس خـود بـه افراد کاردان نیاز داشت و از همین روی، پیشه های مهمی را به مسلمانان واگذار کرد.
به طور طبیعی نفوذ مغولان سنت گرای از یـک سـو، و از سـوی دیگر حضور مسیحیان و بوداییان مورد حمایت چین و دربار واتیکان موجب شد ایـن دوره از حکومت براق برای مسلمانان ، به خصوص اهـالی سـمرقند و بخـارا کـه از پـرچم داران گسترش اسلام و فرهنگ ایرانی در ماوراءالنهر بودند، دشوار و ناگوار باشد؛ ولی بـه زودی وضع دگرگون گشت و به دنبال اختلافات ارضی در سرحدات غربی، جغتاییان با حکومـت مغولی مستقر در ایران وارد جنگ شدند.
جنگ هـای بـین اولـوس جغتـای و ایلخانان ایران که از زمان اباقاخان دومین حاکم ایلخانی ایـران آغـاز شـد و بـه شکسـت جغتاییان انجامید، براق ، فرمان روای اولوس جغتای را به این اندیشـه واداشـت کـه آن هـا نمیتوانند بدون حمایت مسلمانان قلمرو خود در برابر دشمنانشان ایستادگی کنند.
بـا ایـن حـال یافته های این پژوهش نشان میدهد که علـیرغـم شـرایط نـاگوار مسـلمانان در قلمـرو جغتاییان در مقایسه با سایر مناطق تحت نفوذ امپراتوری مغول ، نیاز جغتاییان به دیوانیـان کاردان و هم چنین ضرورت رقابت با سایر اولوس های خاندان چنگیزی، آن ها را وادار نمود تا ضمن پذیرش بعضی از مسلمانان در امور سیاسی و دیوانی، خود نیز تحت تأثیر شـرایط موجود، به اسـلام روی آورنـد."