چکیده:
مقاله حاضر با کاربرد روش داده های ترکیبی و در قالب مدل جاذبه ، به اندازه گیری و تعیین عوامـل مـوثر بـر تجـارت درون صـنعت ٢ میـان یـک گـروه منتخـب از کشورهای آسیای جنوب غربی طی سـال هـای ٢٠٠٧-٢٠٠٣مـیلادی مـی پـردازد. نتایج نشان می دهـد متغیرهـای تولیـد ناخـالص داخلـی دو شـریک تجـاری ، اثـر همگرایی با اتحادیه ی GCC و اثر لیندر دارای ارتباط مثبت و معنادار، و متغیرهای نرخ ارز، عدم توازن تجاری و مسافت جغرافیایی دارای ارتباط منفی و قابل انتظار برمتغیر تجارت درون صنعت می باشند.
خلاصه ماشینی:
"بر اساس مـدل جاذبه و برای تعیین اثر هر یک از متغیرهای موثر بر تجارت درون صنعتی از مـدل زیـر استفاده می شود: IITijt 0 1GDPit *GDPjt 3POPit 4POPit 5LINijt 6IMBijt 7ERiit 8DISijt 9DUMD8 10DUMGCC Uijt GDPi وPOPiمتغیر تولید ناخالص داخلی و جمعیت کشور iام در زمان t،GDPj و POPj تولید ناخالص داخلی کـشور و جمعیـت کـشور jام در زمـان t،LINij متغیـر لیندر(اختلاف میان تولید ناخالص داخلی میـان هـر دو زوج کـشور ij ام ، IMBij متغیـر عدم توازن تجاری ، میان زوج کشور ij ام در زمـان t،ERij متغیـر نـرخ ارز در زمـان t، DISij متغیر فاصله ، مسافت جغرافی ایـی میـان هـر دو زوج کـشور ij ام ، DUMD٨ و DUMGCC : متغیرهای یکپارچگی با اتحادیه های D٨ و GCC.
ضریب منفی برای کشورمقابل (jام ) به مفهوم اثـر معکـوس بر iit می باشد و این یعنی کشور مقابل درونگراتر عمل می کند و واردات خود را کاهش می دهد واین مسئله سبب کاهش حجم تجارت درون صنعت می شـود از طـرف دیگـر ضریب مثبت برای کشور iام به این معنی است که هرچـه انـدازه بـازار بزرگتـر باشـد، سبب صرفه جویی های ناشی از مقیاس بیشتر و در نتیجه توان صادراتی بالاتر می گـردد، از طرف دیگر با افزایش جمعیت سلیقه های مختلف ، سبب ورود کالاهای متمایز دیگـر می شود، بر این اساس روابط متقابل با کشور شـریک را افـزایش داده و سـبب افـزایش حجم iit می شود."