چکیده:
از میان کسانی که دل در گرو هدایت الهی نهاده و تا سرحد بذل جـان ، در حفظ و بالندگی دین مقدس اسلام کوشیده انـد، چهـره درخشـان حضـرت ابوطالب ع ، عموی فداکار پیامبر و پدر شایسته امیرالمومنین ع ، تلالـویی ویژه دارد؛ او از آغازین سال های عمر بابرکت نبی مکرم اسلام ، سایه الطاف ویژه اش را بر آن پیامبر اعظم ص گسترانید و در مراحل مختلف زندگی یار و یاور وی بود. آیا می توان باور کرد این فداکاری ها برخاسته از حق جویی و توحیدمداری نباشد؟ گروهی متعصب ، چشم خویش را بر حقیقت بسته اند و گناه عظیم شرک را به مومن قریش نسبت می دهند. آنها بر این ادعای سست خـویش ، دلایلـی سست تر ذکر می کنند. در این نوشتار با روش گردآوری و تحلیـل ، درصـدد بازخوانی ایمان راسخ ابوطالـب ع و نقـد شـبهات مـذکور مـی باشـیم و در همـین راسـتا، بـه ذکـر دلایـل معتبـری در اثبـات ایمـان مـومن قـریش می پردازیم .
خلاصه ماشینی:
"» علامه امینی بعد از بیان این ماجرا مینویسد: «این کس ، کدام کافر پاکنهاد اسـت کـه بـا همـه نیرو و امکانات خود از اسلام پاک پشتیبانی می کند و با زبانی به تیـزی آهـن ، مـردان خـانوادهاش را میآزارد و پیامبر اکرم ص را تشویق مـیکنـد بـه خوانـدن مـردم بـه خـدا و رسـاندن پیـامی کـه از 2 پروردگارش دارد و او را هم راستگو می شمارد و هم راستگو شمرده شده میخواند؟» د) آنگاه که مشرکان قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: پسر برادرت بت های ما را سب میکنـد و کارهای ما را زشت و آبای ما را گمراه میدانـد؛ او را بـه مـا بـده تـا بکشـیم ؛ ابوطالـب بـه آنهـا گفـت : فرزندانتان را به من بدهید تا آنها را بکشم و محمد را به شما بدهم .
ابیات فراوانی از ابوطالب نقل گردیده که در آنها اقرار به نبوت و رسـالت پیـامبرص مطرح شده و میتوان مسلمان بودن ابوطالب را از آنها استفاده نمود؛ ازجمله : الف ) حاکم در مستدرک ٤ به نقل از ابن اسحق آورده که او گفت : ابوطالب ابیاتی خطاب به نجاشی سرود و او را تشویق کرد که آنان ـ یعنی مهاجران مسلمان به حبشه ـ را همسایگانی نیکو باشـد و از آنان پاسداری کند: نیکان مردم بدانند که محمد، دستیار موسی و مسیح بن مریم است ؛ او نیز برای ما دینی آورد مانند آنچه ایشان آوردند؛ پس همه ایشان ما را به فرمان خدا راهنمایی کنند و از بدی ها باز می دارند؛ ۵ البته شما در کتاب خود می خوانید که او گفتاری راستین دارد و سخن او از سر نادانی نیست ."