چکیده:
انتشـار ویرایـش چهـارم از کتـاب سـاختار انقلاب هـای علمـی تومـاس کوهـن ، بـه مناسـبت پنجاهمیـن ســالگرد انتشــارش ، بــا مقدمــه ٔ ایــان هکینــگ ، ضــرورت پرداختــن بــه ســهم مهــم وی در ســنت فلســفه ٔ علـم معاصـر و اشـارات و تنبیهاتـی در بـاب انتسـاب برخـی ایده هـا بـه وی را دو چنـدان میکنـد؛ علی رغـم رواج اصطلاحـات و تعابیـر و تاثیراتـی کـه وی بـر ذهـن و زبـان جامعـه ٔ علمـی مـا گذاشـته ، و هکینـگ هـم در مقدمـه ٔ جدیـدی کـه بـر کتـاب نوشـته بـه آن اشـاره کـرده ، برخـی بدفهمی هـا و اسطوره سـازی ها نیـز راجـع بـه وی صـورت گرفتـه اسـت . در ایـن مقالـه سـخن خـود را در چهـار محـور عمـده کـه از رایج تریـن خوانش هــای نادرســت از فلســفه ٔ علــم تومــاس کوهــن اســت پیــش می بــرم : یکــی اهمیــت نظریــه ٔ گشــتالت در اعتقــاد وی بــه ناپیوســتگی در تاریــخ علــم ؛ و دیگــری تاکیــد بــر این کــه وی برون گراســت ؛ و ســوم این کــه دیــدگاه معرفت شناســانه ٔ وی به غایــت اصیــل و انقلابــی اســت و درنهایــت بحــث در بــاب قرائــت تجویــزی یــا توصیفــی از اندیشــه های کوهــن
خلاصه ماشینی:
"٥ از طرفـی جنبـه ٔ تطــوری )evolutionary( در کنــار وجــه انقلابــی )revolutionary( تحــول علــم )Oberheim and Hoyningen-Huene, ٢٠١٠(، کــه کوهــن بــه پیــروی از کوایــره بــه آن معتقــد اســت ، نیــز مؤیــد ایـن مطلـب اسـت کـه مبنـای کوهـن بـرای اعتقـاد بـه گسسـت و ناپیوسـتگی ، نظریـه ٔ گشـتالت نیســت ، بلکــه از آن بیشــتر بــر وجــه تمثیــل اســتفاده میکنــد )Ibid.
اگــر هیچ یــک از مــوارد فــوق ، نشــان از نوعــی پیوســتگی نــدارد و اعتقــاد بــه گسســت افراطــی را بــا پرســش مواجــه نمیکنــد،٧ پــس چــه چیــزی ممکـن اسـت بـاور بـه گسسـت را، اگـر طـرد نکنـد، لااقـل از قطعـی بـودن آن در تمـام دوره هـا بکاهـد؟ اگـر مدعـی در ایـن زمینـه سـاکت باشـد ادعـای وی »نقدناپذیـر« و »محافظه کارانـه « خواهـد بـود و سـرانجام بــه نوعــی جزم اندیشــی می انجامــد؛ ایــن در حالــی اســت کــه اتفاقــا خــود کوهــن مــواردی مشــابه فــوق را پساـیــایزل واوزمل ســـشتامان ه ٩٣٣و٤١٣ جـزء ملاک هـای ناپیوسـتگی می دانـد٨ و در جبهـه ٔ مقابـل نیـز مورخـان برجسـته ای مثـل دوئـم و رانـدال 39590 و کرومبـی ، همگـی بـر اسـاس همیـن ملاک هـا و معیارهـا، شـواهد پیوسـتگی را در تاریـخ علـم جسـت وجو میکردنــد.
شــرح این کــه چگونــه برخــی از ایــن دســت بدفهمی هــا و انتســاب آن هــا بــه کوهــن مبنــای برخــی نظرورزی هــای نادرســت در جامعــه ٔ فکــری مــا شــده اســت ، بحــث مســتقلی را می طلبـد؛ خصوصـا ایـن اندیشـه کـه بـا توسـل و اشـتیاق بـه اندیشـه های نسـبیگرایانه و انـکار دسـتاوردهای علمـی می تـوان جایـی بـرای اندیش ـه ٔ دینـی بـاز کـرد؛ درحالیکـه ایـن رویکـرد بـر ســر شــاخ نشســتن و بن بریــدن اســت !"