چکیده:
در خوانش رمان شطرنج با ماشین قیامت ، شاهد دوگانگی ای هستیم که نه تنها در مضمون و تصاویر متن ، بلکه در تصورات راوی و شخصیت های داستان نیز نمود یافته است . این داستان از یک سو با موضوع جنگ هشت سالة ایران نوشته شده و قاعدتا باید دنباله روی آثاری باشد که با اندیشه ای دینی ، شهادت را مرگی شامخ و قهرمانی ، و حاصل انتخاب انسان برای سعادت ابدی می پندارند و از سوی دیگر شاهد مفاهیم پوچ گرایانه و جبرباوری هستیم که جنگ و اصولا آفرینش را محصول سلطة قضاوقدر الهی می شمرند. این موضع نامتوازن در پیرامتن های رمان تشدید شده است . در نظریة ژرار ژنت ، پیرامتن به تمام آن عناصری اطلاق می شود که پیرامون متن به وجود می آیند و در شکل دهی به معنای آن نقش موثر دارند. پیرامتن های درونی رمان شطرنج با ماشین قیامت یعنی نام رمان ، طراحی روی جلد و سرنوشته ها، گویای جهت گیری جبراندیش و ضدجنگ داستان است ؛ حال آنکه پیرامتن های بیرونی مانند اظهارنظرهای نویسنده در مصاحبه ها، گزارش های خبرگزاری های وابسته به گفتمان دینی و عناصر تبلیغاتی انتشارات سورة مهر، این کتاب را در ردیف آثار ارزشی و معادباور دفاع مقدس معرفی کرده اند. بخشی از این دوگانگی به نحوة پایان بندی داستان مربوط می شود و بخشی نیز به فعالیت های خارج از متن نویسنده مانند انتخاب بنگاه نشر سورة مهر که به چاپ کتاب های ایدئولوژیک شهرت دارد. به نظر می رسد دوگانگی مذکور بر اثر بصیرت دوگانة /نویسنده و اطلاع او از وجود طیف های متنوع خواننده به وجود آمده که او را به تلاش برای جلب رضایت همة مخاطبان و تسهیل امر چاپ کتاب واداشته است .
خلاصه ماشینی:
"پیرامتن های درونی رمان شطرنج با ماشین قیامت یعنی نام رمان ، طراحی روی جلد و سرنوشته ها، گویای جهت گیری جبراندیش و ضدجنگ داستان است ؛ حال آنکه پیرامتن های بیرونی مانند اظهارنظرهای نویسنده در مصاحبه ها، گزارش های خبرگزاری های وابسته به گفتمان دینی و عناصر تبلیغاتی انتشارات سورة مهر، این کتاب را در ردیف آثار ارزشی و معادباور دفاع مقدس معرفی کرده اند.
شاخص ژانری مندرج بر جلد کتاب ، یعنی نشان «مرکز آفرینش های ادبی کارگاه قصه و رمان » در جلد سمت چپ کتاب شطرنج با ماشین قیامت ، آشکارا و صریحا ژانر اثر را معین کرده و آن را از آثاری که با موضوع زندگی نامة شهدا و روایت های فتح نوشته می شود، متمایز کرده و در ردیف آثار تخیلی قرار داده است ؛ بنابراین ، باوجود اظهارنظر نویسنده دربارة منبع الهام کتاب ، باید این متن را یک اثر تخیلی متعلق به حوزة ادبیات درنظر گرفت ، نه زندگی نامة یک قهرمان ؛ ضمن آنکه به گفتة ژنت ، یکی از ویژگی های پیرامتن های بیرونی که آن ها را از دستة اول متمایز می کند، آن است که این گونه پیرامتن ها چندان معتبر و محل وثوق نیستند و خالق اثر هر زمان می تواند ادعا کند که معنای فهم شده از آن مصاحبه یا پیشکش نامه همان چیزی نبوده که او درنظر داشته است (٢٧٤ :١٩٩١ ,Maclean)."