چکیده:
با وجود تاکید بسیاری که بر حبس مال و تسبیل منافع آن شده و در عمل نیز واقفان فعالیتهای عامالمنفعه بسیاری را در این راه صرف کردهاند، اطلاعات و منابع در خصوص موقوفات و سوابق واقفان که بهطور مبسوط در یکجا جمعآوری شده باشد، وجود ندارد. روش تدوین این مقاله بر اساس روش اسنادی و کتابخانهای است که با محور قرار دادن اسناد کتیبهها و وقفنامههای بر جای مانده از ابتدای اسلام تا پایان دوره قاجار در شهر قزوین، در حد امکان درصدد برآمده تا نقش موقوفات و شناسایی واقفان قزوین آن اعصار را تبیین نماید. در این نوشتار که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم موقوفات و واقفان آنها مورد بررسی قرار گرفته، نشان داده شده موقوفات شهر قزوین در این بازه چه هدف و کارکردهایی داشته، از سوی دیگر به انگیزه واقفان و محدوده وقفی آنان پرداخته شده است تا سوابق وقفی این شهر از نقل قولها با اسناد موثق و مشهود جایگزین شود و دقت آثار وقفی و توجه بیشتر به آثاری که متاسفانه امروزه مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند را به همراه آورد. چرا که سازهها و نهادهای وقفی یکی از مبناهای مناسب برای شناخت جوامع گذشته ایراناند. از آنجا که شهر قزوین نیز مانند سایر نقاط ایران بستر موقوفات قرارگرفته است، بنابراین با جمعآوری اسناد وقفی موجود و تحلیل کارکردی و هدف واقفان در بناهای متعدد، برای نگارنده ضرورت این پژوهش علمی ایجاب شد.
خلاصه ماشینی:
سوالی در اینجا مطرح است: میزان تقسیم بندی اموال و دارایی ها در قزوین چگونه بوده است و بین چه گروهایی جهت دهی بیشتری به این سو وجود داشته؟ به وقف بهعنوان یکی از موضوعات گسترده اجتماعی چگونه توجه می شده است؟ یا به عبارت دیگر با تأمین چه اهداف و کارکردهایی اموال به مصرف وقف می رسیدند؟ طبقات اجتماعی واقفان در قزوین، طبقات مختلف اجتماعی خود را وارد سنت خداپسندانه وقف کرده و به موقوفاتی دست زدند که از جهات مختلف تأثیر زیادی در جامعه و شهر قزوین داشت.
وی در اواخر عمر تائب شد و ترک شغلهای دیوانی کرد»[8] اگرچه قدیمی ترین موقوفات برجای مانده در شهر قزوین، مربوط به یکی از زنان عادی و از طبقه متوسط این شهر بوده است که با کارکرد اجتماعی در وقف قدم برداشت اما غالب آثار وقفی در دوره های اولیه اسلامی مربوط به قرن پنجم هجری و با عصر حاکمان و اشراف و شاهان سلجوقی پیوند خورده است و بعد از این با عصر صفوی و در ادامه با سلسله قاجار توسعه می یابد.
به نظر می رسد احداث کاروانسراها، مدرسه ها و مساجد، آب انبارها، حمام-ها، قنات ها و سایر موقوفات و وقف نیمی از درآمد آن به اولاد ذکور دودمان های واقف نسل بعد نسل، پشتوانه-ای برای حضور دائم مردان این خاندان ها در اجتماع و نیز یک دوراندیشی اقتصادی و حفظ مادام جایگاه اقتصادی و اجتماعی چنین خاندان هایی که ارتباط نزدیکی با حکومت قاجار داشتند و در زمان خود از جایگاه اجتماعی و سیاسی ویژه ای برخوردار بودند و تجار معتبری در میان آنان بود، می شده است.