چکیده:
سادگی و روانی، برجستهترین ویژگی روح بلند آثار عرفانی در زبان فارسی است. هر فعل، مهمترین رکن جمله و پایۀ آن است که ساختمانی ساده یا غیرساده دارد. بررسی ساختمان فعل در یک اثر، میتواند گویای نحوۀ انتقال مفاهیم آفرینندۀ اثر و حتی دغدغههای وی برای برقراری ارتباط موثر با مخاطبانش باشد. شبستری در مثنوی گلشن راز، با آمیختن اندیشههای عرفانی و فلسفی خود مباحثی نظیر وحدت وجود را مطرح میسازد. وی، مبنای کلامش را برای بیان مفاهیم ذهنی و مقصود خود، بر ساختمان فعلهای ساده به ویژه فعلهای اسنادی قرار میدهد و تا آنجا که بتواند برای سهولت در ارتباطی موثر با مخاطب، به این ساختار فعلی پایند است، امّا آنجا که مفاهیم پیچیدهتری را بیان میکند، از فعل ساده روی میگرداند و از ساختمان فعل پیشوندی یا مرکب بهره میگیرد. وی گرایش خود را به عربیدانی در پایۀ فعلهای مرکب نشان میدهد و از افعال پیشوندی برای تحرک بخشیدن و پویایی کلامش استفاده میکند. بنابراین در سراسر گلشن راز میان نفس عمل فعل با ساختمان آن، رابطهای منطقی برقرار است که آن را از حوزۀ عرفان نظری به عرفان عملی هم نزدیک میسازد.
خلاصه ماشینی:
ولی در ذات حق، محض گناه است (همان: 21-20) کاربرد استفهامی که از فعل «است» در گلشن راز میبینیم، از سوی خود شبستری هم وجود دارد: کدام است آن جهان کاین نیست پیدا که یک روزش بود یکسال اینجا (همان:25) از سوی دیگر استفهام تنها برای استفهام و جواب آن نیست بلکه گاه مفید معنای تقریر است: در آن موقع که نور حق دلیل است چه جای گفتگوی جبرئیل است؟ (همان: 21) پیرامون موانع درونزبانی زایایی افعال دلایلی مطرح است که عبارتند از: «1-در زبان فارسی فقط فعلهای ساده یا بسیط هستند که زایایی دارند، یعنی میتوان از آنها مشتق بدست آورد.
The Goal-Making of Verb Structure in Mystical Collection of GolshanRaz Vahid Mobarak, Ph. D Assistant Professor of Persian Language and Literature, Razi University of Kermanshah, Kermanshah, Iran.