چکیده:
نوشتار حاضر که در قالب اقتراح سامان یافته، طی گفتوگو با چند تن از صاحبنظران حوزه روانشناسی به آسیبشناسی کتابهایی میپردازد که طی یکی دو دهه گذشته در ایران به نام کتابهای خودیار و به کام روانشناسی بازار منتشر شدهاند. ویژگیها و استانداردهای علمی کتابهای خودیار؛ دلیل اقبال مخاطبان ایرانی از آثار روانشناسی بازاری؛ نقش نویسندگان (مترجمان)، ناشران، مخاطبان و متولیان فرهنگی در شکلدهی به بازار این نوع کتابها و نقش نقد در بهبود وضعیت کتابهای روانشناسی از جمله موضوعاتی بود که در این اقتراح از زبان دکتر علیحسین سازمند، دکتر علیرضا شیری، دکتر فرید براتی سده و حسن هاشمیمیناباد پاسخ داده شد.
خلاصه ماشینی:
"به گواه آمار موجود در بانک اطلاعات خانۀ کتاب، بیشترین تعداد نوبت چاپ را در مقایسه با کتابهای چاپی دیگر رشتهها داشتهاند تقریبا عناوین روی جلد ۹۰ درصد این آثار با عددی همراه است که گویا با تاکید بر کمیت زمان و دادن وعدههایی که بیشتر به شعبدهبازی میماند چرا در ایران بخشهای جدیتر و کارآمدتر این حوزه نظیر روانکاوی همواره به حاشیه رانده شده و در نتیجه آثار کممایه و سطحی نظیر آنچه امروزه شاهد رواج آن هستیم، بیشتر میدانداری کردهاند؟ سازمند: این کتابها در واقع پاسخی است به نیاز آدمهای عجول که میخواهند از راههای میانبر به هدفشان برسند سازمند: ما در حقیقت به نوعی دنبالهروی همان جریانی هستیم که آنجا حاکم است و آن قشری که این کتابها را برمیگزینند گویا نیازهای مشترکی دارند سازمند: ما نتوانستهایم در جامعۀ خودمان کتابهای کوتاه کمحجم ارزانی که برخاسته از مبانی فکری و نیازهای بومی خودمان باشد تالیف کنیم تا این همه وابسته به کارهای ترجمهای نباشیم سازمند: به نظرم اینکه بگوییم مردم ایران کتابخوان نیستند نوعی جفاست؛ مردم ایران کتابخوان هستند اما کتاب در اختیار ندارند شیری: روانشناسی عامهپسند یک جور دستکم گرفتن مخاطب و به قول خودشان underestimate کردن مفاهیم و مشکلات است شیری: چنین کتابهایی حتی در دنیای مدرن مثل لندن به عنوان یکی از مراکز جهانی کتاب مشتری دارد، اما چرا مشتری دارد؟ شیری: اینگونه نباشد که کتاب در فرانکفورت نوشته شده و من که بچه حسنآبادم همان توهم را بردارم؛ خواننده باید در ذهنش یک مبدل داشته باشد شیری: علیرغم اینکه خود من هم معتقدم ما کتابهای واقعا بد در این حوزه داریم اما فکر میکنم راهحلش منتشر نشدن آنها نیست شیری: این نگاهی که با تیغ کنایه همه چیز را لولهکشی به شیطانپرستی و..."