چکیده:
واژهی خرد در فارسی نو به معنی: عقل، دریافت، ادراک، هوش و ... آمده است. این واژه ظاهرا از ریشهی هند و اروپایی Kar به معنی «به یاد آوردن» (= بزرگ داشتن) و «ستودن» است که با پسوند اسمساز ـ Tu ـ در سنسکریت Krátu شده و در معنی «نیروی معنوی» به کار رفته است.در فارسی میانه تعریف خرد بیشتر از مصادیق خارجی آن استنباط میشود و تعریفهای گوناگونی که در منابع پهلوی آمده بیشتر بر وجه مصلحت و منفعت شخصی تأکید دارد. تجلیات و کارکردهای مختلف خرد از دورهی میانه به دورهی نو نیز رسیده و در متون نظم و نثر بر اهمیت آن در همهی شئون زندگی تأکید شده است اما از میان همهی آثار فارسی شاید شاهنامه بیشترین گونهها را یاد کرده و گواهی گویاتر بر اهمیت خرد و بازتاب ویژگیهای آن از دورهی گذشتهی ایران و فرهنگ ایران باستان به دورهی نو باشد.مقالهی حاضر به بیان شواهد روشن و اثبات این نکته میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"خرد دارای گوهر است: گوهر خرد چونان آتش است چه در این جهان کاری نیست که چنان کامل باشد چون آن کاری که با خرد انجام میشود و آتش نیز هر جا افروخته شود، کسی را که از دور بیند، به عنوان بی گناه و گناهکار آشکار سازد (همان، 543).
تجلیات و کارکردهای مختلف خرد از دورهی میانه به دورهی نو نیز رسیده است و در متون نثر و نظم بر اهمیت آن در همهی شئون زندگی مادی و معنوی تاکید شده است، اما از میان همهی آثار فارسی، شاید شاهنامه گواهی گویاتر بر اهمیت «خرد» و بازتاب ویژگیهای آن از دورهی گذشتهی ایران و فرهنگ ایران باستان به دورهی نو باشد و بیجا نیست که حکیم توس نخستین بیت شاهنامه را با نام «خرد» آغاز میکند و خداوند بزرگ را «خداوند جان و خرد» مینامد: به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد (شاهنامه، 1).
خرد بهتر از هرچه ایزدت داد ستایش خرد را به از راه داد (همان، 1) خرد افسر شهریاران بود خرد زیور نامداران بود (همان، 1383) خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دو سرای (همان، 1) فردوسی آفرینش خرد را به آفرینش عالم مقدم میدارد چه آن را مایه و پایهی همهی پدیدههای عالم میشمارد و بر تأثیر جادویی آن در پیشبرد زندگی اجتماعی آگاه است: نخست آفرینش خرد را شناس نگهبان جان است و آن را سپاس (همان، 2) فردوسی در توصیف خرد، ابیات پرمغز دیگری نیز دارد: توانا بود هر که دانا بود به دانش دل پیر برنا بود (همانجا، 1) که این همراهی توانایی و دانایی، میتواند به نوعی یادآور معنی ریشهای «خرد» نیز باشد."