چکیده:
مقالۀ حاضر به هدف معرفی تمایز ساختهای همپایۀ طبیعی و تصادفی به بررسی همپایگی در گروههای اسمی با حرف واو آشکار یا محذوف در زبان فارسی پرداخته است. همانگونه که مشاهده شد در نوع همپایگی طبیعی چون «زن و شوهر»، «پدر مادر» همپایه های متعلق به یک سطح سلسله مراتبی معنا که دارای روابط معنایی مختلف نسبت به همند، به سبب عادت و عرف اغلب در کنارهم قرار می گیرند و یک کل مفهومی را می سازند، ولی در همپایگی تصادفی چون «مرد و کیف» هیچگونه پیش فرضی در باهم آیی همپایه ها در کنارهم و همچنین ترتیب آنها وجود ندارد. همچنین ضمن مشاهدۀ امکان غالب حذف حرف عطف در همپایه های طبیعی مشاهده شد که در این نوع همپایه هیچ شکست آهنگی وجود ندارد، ولی در همپایه های تصادفی با واو محذوف، همپایه ها با شکست آهنگ یا مکث از یکدیگر جدا می شوند. همچنین نشان داده شد که می توان قائل به قرارگیری ساختهای همپایۀ تصادفی، طبیعی و ترکیب برروی یک طیف بود.
خلاصه ماشینی:
همان گونه که مشاهده شد در نوع همپایگی طبیعی چون «زن و شوهر»، «پدر مادر» همپایه های متعلق به یک سطح سلسله مراتبی معنا که دارای روابط معنایی مختلف نسبت به همند، به سبب عادت و عرف اغلب در کنارهم قرار میگیرند و یک کل مفهومی را میسازند، ولی در همپایگی تصادفی چون «مرد و کیف » هیچ گونه پیش فرضی در باهم آیی هم پایه ها در کنارهم و همچنین ترتیب آنها وجود ندارد.
لذا مطالعۀ حاضر در پی آن است که با تمرکز بر حرف ربط واو و ساخت های همپایۀ اسمی ساخته شده براساس آن ، به این سؤالات پاسخ دهد که آیا در زبان فارسی تقابل مذکور وجود دارد و اگر این تقابل وجود دارد چه مشخصه های نحوی، صرفی، آوایی یا معنایی در این میان توصیف گر تمایز این تنوع می باشند.
ابتدا اینکه نمیتوان تمام ساخت های نحوی فاقد حرف ربط همپایه را دارای یک تکیۀ واژگانی دانست ؛ مسأله ای که در ادعای جم (١٣٩١) مبنی بر تک تکیه ای بودن تمام ساخت های همپایۀ بدون حرف عطف مورد غفلت قرار گرفته است که دلیل آن عدم توجه به تقابل همپایگی طبیعی و تصادفی در این ساخت هاست .
برای اینکه وضعیت زبان فارسی را در این مورد بررسیکنیم باید به تمایز بین گروه های همپایۀ نحوی طبیعی و تصادفی از یک طرف و کلمات مرکب از طرف دیگر توجه کرد.
این تمایز را میتوان بین ساخت های همپایۀ عطفی با حرف واو قائل شد که شامل دو شق طبیعی و تصادفی میباشد.
Grammar of the Sentani Language.
"Syntax of natural and accidental coordination: evidence from agreement," Language 82: 824–849.