چکیده:
تصویرسازی ژئوپلیتیک عبارت است از رقابت قدرتها بر سر شکلدهی به ادراک و ذهنیت اشخاص، نهادها و بازیگران سیاسی از موقعیت، ویژگیها و محتوای فضای جغرافیایی بر اساس منافع مورد نظر خود. بر این اساس، مقاله حاضر در صدد تبیین فرایند خلق تصویر ژئوپلیتیک است. در این مقاله، فرایند تصویرسازی ایالات متحده آمریکا از اتحاد جماهیر شوروی در طول دورة جنگ سرد به عنوان نمونه موردی مورد تحلیل قرار میگیرد. استدلال مقاله حاضر این است که تصویر شوروی شرور در طول جنگ سرد، طی فرایند تعامل پیچیدة ژئوپلیتیک رسمی، ژئوپلیتیک کاربردی و ژئوپلیتیک عمومی شکل گرفت؛ به این صورت که ژئوپلیتیک کاربردی ایالات متحده آمریکا از طریق سیاست گذاری، طرح دکترین ها و ارائه بیانیه های سیاسی از جمله دکترین ترومن، استراتژی سد نفوذ جرج کنان، طرح مارشال، سند سیاسی شماره NSC-68 شورای امنیت ملّی
آمریکا، دکترین امپراتوری شرارت ریگان و...، تصویر اهریمنی از اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک دشمن ذاتا سازش ناپذیر را طراحی نمود. در این فرایند، ژئوپلیتیک رسمی با ارائه نظریههای ژئوپلیتیک همچون هارتلند، ریملند، دومینو، شبکه زنجیره ای، قدرت هوایی سوروسکی و نظایر آن، بعدی علمی به تصویر ژئوپلیتیک آمریکا از شوروی داد و در نهایت، ژئوپلیتیک عمومی با استفاده از بازنماییهای رسانهای، گفتمان ژئوپلیتیک اتحاد جماهیر شوروی به عنوان دشمن شرور را در نظر افکار عمومی متقاعدپذیر جلوه داد. خلق چنین برداشتی از اتحاد جماهیر شوروی منجر به تولید قدرت برای ایالات متحده آمریکا شد، به گونه ای که آمریکا ضمن هویتبخشی به مردم خود در طول 4 دهه جنگ سرد، زمینه لازم برای مداخلات ژئوپلیتیک خود
در مناطق مختلف جهان را فراهم نمود.
Geopolitical imagination، by definition، is the competition between powers in forming individuals’، institutions’ and political factors’ perception of the characteristics and contents of geographical space، on the basis of their intended interests. In this article، as a case study، the US perception of the Union of Soviet Socialist Republics during the Cold War era is analysed. The authors argue that the image of an evil Soviet during the Cold War was formed through a complicated interaction process among formal geopolitics، applied geopolitics، and general geopolitics. It was through policies، doctrines، political statements including the Truman Doctrine، George Kennan’s Containment Doctrine، the Marshall Plan، National Security Council Report 68 (NSC-68)، and Reagan’s Evil Empire Doctrine that the practical geopolitics of the United States provided an evil image of the Soviet Union as an inherently irreconcilable enemy. In this process، the formal geopolitics added a scientific dimension to US representation of the Soviet by presenting geopolitical theories like Heartland، Rimland، Domino، Chain Network، Seversky’s Air Power and the like. Finally، general geopolitics presented the geopolitical discourse of the Soviet Union as an evil enemy، convincing the public opinion by using media representations. Creating such a perception of the Union of Soviet Republics empowered the United States، in such a way that the latter set the ground for its geopolitical interventions in different regions of the world، while at the same time creating identity for its people during four decades of the Cold War.
خلاصه ماشینی:
تبیین فرایند تصویرسازی ژئوپلیتیک ؛ تصویرسازی ژئوپلیتیک ایالات متحده آمریکا از 1 اتحاد جماهیر شوروی سابق در دوره جنگ سرد 2 رضا جنیدی 3 زهرا احمدی پور 4 محمدرضا حافظ نیا چکیده تصویرسازی ژئوپلیتیک عبارت است از رقابت قدرتها بر سر شکل دهی به ادراک و ذهنیت اشخاص، نهادها و بازیگران سیاسی از موقعیت ، ویژگیها و محتوای فضای جغرافیایی بر اساس منافع مورد نظر خود.
استدلال مقاله حاضر این است که تصویر شوروی شرور در طول جنگ سرد، طی فرایند تعامل پیچیدٔە ژئوپلیتیک رسمی، ژئوپلیتیک کاربردی و ژئوپلیتیک عمومی شکل گرفت ؛ به این صورت که ژئوپلیتیک کاربردی ایالات متحده آمریکا از طریق سیاست گذاری، طرح دکترین ها و ارائۀ بیانیه های سیاسی از جمله دکترین ترومن ، استراتژی سد نفوذ جرج کنان، طرح مارشال، سند سیاسی شمارٔە ٦٨-NSC شورای امنیت ملی آمریکا، دکترین امپراتوری شرارت ریگان و...
به تعبیری، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که طی چه فرایندی و با چه اهدافی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان شریک راهبردی ایالات متحده در جنگ سرد به دشمن سازشناپذیر ایالات متحده تبدیل شد؟ استدلال مقالۀ حاضر بر این است که تصویر ژئوپلیتیک شوروی اهریمن در چارچوب گفتمان قدرت/دانش ایالات متحده شکل گرفته است ؛ به این معنا که کارگزاران قدرت در ایالات متحده شامل دولت مردان، نظریه پردازان ژئوپلیتیک و رسانه ها، معناها و تصورات جغرافیایی لازم را خلق میکنند و معنای تولید شده زمینه ساز بسط قدرت و تسهیل سلطه گری میشود؛ چه به اعتقاد فلینت (٢٠٠٦) قدرت دانش ناشی از این است که از یک طرف به عنوان «افکار عمومی» تصور میشود و از سویی دیگر اساسی برای «آرمانهایی» است که به منظور توجیه اقدامات ژئوپلیتیک مورد استفاده قرار میگیرد.