خلاصه ماشینی:
"بدون شک وجود عوامل رفاهی و تأمین معیشت،تا حد زیادی آسایش فکر و آرامش خیال کارکنان هر سازمان را تأمین میکند یا به عبارت دیگر،موجب رضایت شغلی کارکنان میشود اما آیا در نهایت به افزایش بهرهوری منابع انسانی منجر خواهد شد؟انسان موجودی پیچیده با تواناییهای بیانتها است که از قوه به فعل درآوردن این تواناییها از راه مطالعه روان،باورها و ارزشهای او،بیش از مطالعه ویژگیهای فیزیکیاش،ما را در برقراری ارتباط بین بهرهوری و کیفیت زندگی شغلی راهنمایی میکند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) 5-فقدان استانداردهای سنجش بهرهوری اگر یکی از اهداف برنامههای کیفیت زندگی شغلی افزایش بهرهوری سازمانی باشد،روشن است که سنجش کارآیی و بهرهوری سازمانی باید مشخص کند آیا تلاش برای تغییر مؤثر بوده است یا نه؟برخی از سازمانهای صنعتی و اکثر سازمانهای غیر صنعتی فاقد استانداردهای معنیداری از بهرهوری و دیگر شاخصهای لازم برای سنجش عملکرد هستند.
هدف از بهرهوری استفاده بهینه از منابع مادی،نیروی انسانی،تسهیلات و غیره به روش علمی،کاهش هزینههای تولید،گسترش بازارها، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی است یک برنامه کیفیت زندگی شغلی در اینجا به معنی فرآیندی است به وسیله آن همه اعضای سازمان از راه ارتباط باز و متناسبی که برای این مقصود پیشبینی شده است،در تصمیماتی که بر شغلهایشان به خصوص بر محیط کارشان اثر میگذارد به نوعی سهیم باشند و در نتیجه مشارکت و خشنودی آنها از کار بیشتر شود و فشارهای عصبی ناشی از کار برای آنها کاهش یابد."