چکیده:
هنرمندان گذشته ما میدانستند که از«چه چیز » ، «چه مقدار »و » در کجا » استفاده کنند و بدینسان تداوم فرهنگ معماری حفظ میشد. اصلی ترین شاخص که براساس آن میتوان به بسط مفهوم خانه پرداخت، فضا است. شیوه بهره مندی از فضا در معماری ایرانی، شیوه درونگرایانه بوده است و سازماندهی فضا در خانه های سنتی، ارتباط چند جانبه فضا با یکدیگر است، هیچ فضایی در این خانه ها در خود تمام شده و مسدود نیست، هرفضایی در عین استقلال کامل، امکان ترکیب با پیرامون خود را دارد.در این مقاله ابتدا تعریفی از سازماندهی فضایی در خانه های سنتی شده است و سپس نمونه ای از خانه های سنتی به نام خانه تیزنو دزفول مورد مطالعه قرار گرفته است. و نتیجه حاصل از این بررسی نشان میدهد که در طراحی خانه های سنتی ایران معمار آشنایی کامل با نحوه ساماندهی و سازماندهی فضاها با یکدیگر براساس باورهای فرهنگی و دینی داشته است
خلاصه ماشینی:
"نظام های معماری ایران هم در بخش های اصلی و هم در بخش های فرعی بنا دیده می شوند و مجموعه ای از فضاهای باز، بسته و نیمه باز و مرتبط با یکدیگر را ایجاد کرده اند که در ساختار این نظام ها پارامترهای اقلیمی و متاثر از طبیعت مورد توجه قرار میگرفتند.
در قرار دادن فضا در اطراف میانسرا، آن چیزی که مهم است، فضای پشت به آفتاب و رو به آفتاب است که باید در دو سوی محور اصلی بنا قرار بگیرند و همزمان سعی نمودند که این محور را با قبله هماهنگ کنند و این به معنی چند جنبه نگری معماران ایرانی می باشد (معماریان، 1384) از این رو جبهه رو به آفتاب بخش زمستان نشین و جبهه پشت به آفتاب بخش تابستان نشین و جبهه غربی برای ساعاتی از روزهای سرد زمستان در نظر گرفته می شود و برای پرهیز از تابش آفتاب زیاد به جبهه شرقی برای آن، طاقنما تعبیه می کردند(پیرنیا،1387) تقسیم بندی های یاد شده براساس اولویتها هستند وگرنه با اتخاذ عوامل مناسب مختلف می توان هر چهار طرف را در چهار فصل سال قابل استفاده نمود مگر قسمت شرقی در تابستان را.
امروز با گذشت زمان و تغییرات ایجاد شده در شیوه زندگی و نیازهای انسان، نمی توان فرم های پیشین را باز آفرینی نمود ولی با درک الگوهای معماری سنتی و مفاهیم نهفته در آن از قبیل سلسله مراتب فضاهای باز و بسته ، محرمیت ، احترام به طبیعت وکاربرد عناصر آن در طراحی و استفاده از نور روز و تهویه طبیعی فضاها و..."