چکیده:
این مقاله در پی بررسی و تب یین مفاهیم س هگانه نظام بی نالملل، جامعه بی نالملل و جامعه جهانی در مکتب انگلیسی م یباشد.
این مفاهیم که در راستای سن تهای تفکر مور دنظر وایت یعنی واق عگرایی، خردگرایی و انقلاب یگری م یباشد، بخش
عمد های از توجه نظری هپردازان این مکتب را ب هخود جلب کرده است. نظری هپردازان مکتب انگلیسی همواره کوشید هاند تا
با در پیش گرفتن موضعی میانه خود را در بین این سه مفهوم و هماهنگ با سنت خردگرا جلوه دهند. در نتیجه بر مفاهیمی
همانند نهادهای بی نالمللی، ارز شهای مشترک، هنجارهای مشترک، همکاری بی نالمللی و وجود جامعه در سطح بی نالمللی
تأ یکد دارند. تأ یکد مکتب انگلیسی بر این مفاهیم موجب شده که این نظریه بعضاً تحت عناوین نظریه جامعه بی نالمللی یا
خردگرایی نیز شناخته شود.
خلاصه ماشینی:
"Terry Nardin می دهند: الف ) آنها علاقمند به تحلیل تطبیقی از نظامهای بین المللی در طول زمان و مکان هستند؛ ب ) آنها مایل به تحلیل روابط بین الملل در چارچوب آن چیزی هستند که هدلی بول «جامعه دولت ها» می نامید؛ ج ) اعضای مکتب ، درگیر منازعه بر سر میزان تغییر در جامعه دول هستند؛ د) سایه سه گانه مشهور وایت از تفکر بین المللی بر اذهان تمامی اعضای مکتب انگلیسی سنگینی می کند؛ و ذ) در نهایت ، تنش میان مقتضیات نظم بین المللی و عدالت جهان وطن همواره مورد توجه نویسندگانی همانند وینسنت است (.
١١) نمودار (١): طرح کلی مکتب انگلیسی روابط بین الملل فرد سنت کانتی جناح همبستگی گرای جامعه جهانی جامعه بین الملل خردگرایی انقلابی گری (رویکرد گروسیوسی ) جهان وطنی همگرایی جامعه مرکب از دولت / فرد جناح کثرت گرای جامعه بین الملل (رویکرد اوپنهایم ) عدالت آنارشی نظم جناح همبستگی گرای جامعه بین الملل (رویکرد گروسیوسی ) سنت هابزی نظام بین الملل همزیستی واقع گرایی سیاست قدرت خردگرایی جناح کثرت گرای جامعه بین الملل (رویکرد اوپنهایم ) دولت در این نوشتار، متفکرین محوری موردنظر مارتین وایت ، هدلی بول و رابرت جکسون هستند که اساس نظری آنها، سه سنت موردنظر ایشان است .
بعد از وایت ، هدلی بول در تعریفی مشترک با آدام واتسون از جامعه بین الملل اظهار می دارد: ما جامعه بین الملل را گروهی از دولت ها (یا به طور کلی تر، گروهی از اجتماعات سیاسی مستقل ) می دانیم که صرفا یک نظام ، بدین معنی که رفتار هر یک عاملی ضروری در محاسبات رفتار دیگران است ، تشکیل نمی دهند بلکه با گفتگو و رضایت نهادها و قواعد مشترکی که برای هدایت روابطشان ایجاد کرده اند، و نفع مشترک شان را در حفظ این ترتیبات می دانند(."