چکیده:
ازآنجاییکه شهید بهشتی از بزرگترین تئوریسینهای انقلاب اسلامی بود، قطعا بررسی اندیشههای وی در مسئله تحزب میتواند گشایشی در جهت شناخت و انگیزه پیوستن افراد به احزاب کنونی ایجاد کند؛ زیرا معنا و مفهوم و همچنین انگیزه انجام فعالیتهای سیاسی در اسلام و اندیشه وی در جایگاه رهبری دینی با سایر مکاتب سیاسی متفاوت بوده و اهداف دیگری را جستجو میکند. ازاینروی این پژوهش میکوشد به این سوال پاسخ دهد که دلایل ایجاد تشکلهای سیاسی از منظر آن شهید چه بوده و چه اهدافی را دنبال میکند. ازلحاظ روشی نیز از اندیشههای آن شهید در باب تحزب، برای پاسخ به این پرسشها بهرهبرداری شده است.
خلاصه ماشینی:
"در تهدیدات امروزی، ایمان دینی افراد بهعنوان مهمترین هدف دشمن مطرح میباشد و میکوشد تا از هرگونه انسجام هنجارهای دینی با گسترش تضادهای فرهنگی و سیاسی جهت رویارویی گروههای مذهبی استفاده نماید؛ بنابراین حضور مردم در صحنه بهصورت فعال و زنده یکی از دغدغههای پیش روی بشمار میآید؛ زیرا مردمی که زمینههای لازم را در حزب و تشکیلات سیاسی کسب نمایند میتوانند در مواقع لازم در مقابله با دشمن نقشآفرینی نمایند.
" اما در فعالیتهای سیاسی این نکته را نباید فراموش کرد که تفکر سیاسی در قرآن بهعنوان هسته مرکزی حیات سیاسی یک مسلمان متعهد، بسی فراتر از مفهوم تحزب(به معنای تلاش در جهت کسب قدرت) است؛ زیرا ملاک عمل مسلمان تنها ایمان و تعهدی است که در برابر اسلام، خداوند و سایرین بر عهده خویش احساس میکند و هدف نهایی تمامی فعالیتهای سیاسی تحقق آرمانهای مقدس اسلام میباشد.
با توجه به این جهانبینی، بهشتی جایگاه حزب در نظام اسلامی را اینگونه تعریف میکند: «حزب در نظام اسلامی، یعنی گرد هم آمدن و سازمان یافتن و سازمان پذیرفتن افرادی که همدیگر را میشناسند و به همدیگر اعتماد دارند، به اسلام معتقد هستند، بهعنوان یک دین و یک نظام اجتماعی، اقتصادی و معنوی.
(بهشتی،1361،ص65) ازاینروی در بیست و نهم بهمن 1357 یعنی چند روز پس از پیروزی اسلامی، موجودیت سیاسی حزب جمهوری اسلامی را باهدف تلاش برای تداوم انقلاب اعلام کرد؛ زیرا معتقد بود وقتی انقلاب پیروز میشود نوبت به تداوم انقلاب، نوبت به مدیریت، نوبت به برنامهریزی در زمینههای مختلف روحی و معنوی، فرهنگی و آموزشی، اقتصادی، خانوادگی، بهداشتی و امثال آنها میرسد..."