چکیده:
روابط عربستان سعودي و مصر در طول چند سال گذشته با فراز و نشيب هاي بسياري همراه شده است. با توجه به اينكه چگونگي اين روابط بر بسياري از معادلات و بحران هاي منطقه اي تاثيرگذار است، فراز و نشيب هاي روابط و پيچيدگي هاي موجود تصوير مبهم و نامطمئني را در خصوص روابط دو كشور در آينده ايجاد كرده است. در حالي كه سفر ملك سلمان پادشاه عربستان به مصر در ماه آوريل ٢٠١٦ و انعقاد توافقنامه هاي همكاري متعدد بين دو كشور نويددهنده ارتقا جدي روابط و عبور از برخي اختلافات گذشته بود، تنش هاي اخير در روابط قاهره و رياض بار ديگر پرسش ها و ترديدهاي مختلفي را در مورد آينده روابط دو كشور مطرح ساخته است. تنش هايي كه بعد از راي مثبت مصر به قطعنامه روسيه در شوراي امنيت در خصوص سوريه در اكتبر ٢٠١٦ آغاز شد و با واكنش هاي انتقادي و عملي رياض به اوج خود رسيد. در حالي كه اختلافات پنهان بسياري روابط رياض و قاهره را متاثر ساخته است، در اين دوره اين اختلافات به صورت علني بيان شد و واكنش هاي رسمي را در دو طرف در پي داشت. در اين رخداد مقامات سعودي اقدام مصر در دادن راي مثبت به قطعنامه روسيه در مورد سوريه را دردناك و در تضاد با منافع امت عربي خواندند و همچنين شركت آرامكو سعودي قطع كمك هاي نفتي به مصر را اعلام كرد. در مقابل مصري ها به داشتن سياست مستقل منطقه اي و حمايت از ثبات و امنيت منطقه اي با تاكيد بر لزوم مقابله با گروههاي تروريستي و مسلح را مورد تاكيد قرار دادند. با توجه به اين مهم در اين نوشتار ضمن اشاره به جايگاه و نگاه دو كشور در روابط و همچنين تبيين مسائل اصلي در روابط دو طرف تلاش خواهيم كرد تا دورنماي روابط دو كشور را مورد واكاوي قرار دهيم.
خلاصه ماشینی:
"شکل دهی به نظام دوقطبی غیرمنعطف در منطقه از سوی عربستان در سال هـای اخیـر بـا برخـی تـلاش هـا و سیاست ها قابل شناسایی است که عمده ترین آنها عبارتند از: جبهـه بنـدی در برابـر متحدین و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در تمام حوزه های منطقه ای؛ تـلاش بـرای تضعیف یا تغییر نظام های سیاسی متحـد ایـران در منطقـه ماننـد عـراق و سـوریه ؛ تشدید تنش های مذهبی شیعی- سنی در منطقه ؛ تلاش برای ایجاد ائتلاف منطقه ای گسترده سنی- عربی در برابر ایران و محور مقاومـت از ترکیـه تـا مصـر و حـوزه خلیج فارس ؛ تلاش برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی و همکاری با تـل آویـو در برابر ایران .
چرا که اولا مصـر هماننـد عربسـتان ایـران را بـه عنـوان تهدیدی اساسی برای خود تلقی نمیکند، ثانیـا دو قطبـی شـدن منطقـه و افـزایش تنش های مذهبی و افراط گرایی را تهدیدی برای امنیت ملی خـود مـیدانـد و ثالثـا معتقد است نظم منطقه ای متکثر و چند قطبی فضای بیشتری را برای نقش آفرینـی این کشور و تداوم روابط با دولت های مختلـف از جملـه عـراق و سـوریه ایجـاد میکند."